ده سال دیگه‌تون رو می‌تونید تو جامعه‌ی سوارکاری تصویر کنید؟
من یه ماه دیگه مو نمی‌تونم تصور کنم که کجا هستم.
به هر حال برنامه‌ای برای آینده‌تون دارید.
من در حال حاضر هیچ ذهنیتی ندارم که در آینده می‌خوام المپیک برم یا هر مسابقه مهم دیگه‌ای. من اگر این کارو بکنم می‌خوام، اراده می‌کنم و انجام می‌دم. اما الان نقشه‌ای ندارم و نمی‌تونم این رو با قاطعیت بگم که دو سال یا پنج سال دیگه من کجا خواهم بود. من می‌خوام مسابقه بدم و مسیر پیشرفت رو طی بکنم.
شنبه‌های بی اسب چطور می‌گذره؟
شنبه‌های بی اسب من به امید یکشنبه‌های با اسب می گذره. باید بگم خیلی سخت می‌گذره. من البته دراروپا هفت روز هفته سوار هستم و هر روز هفته روز با اسب هست.
سقف آرزوی شما تو سوارکاری کجاست؟ تارگت‌تون چیه؟
تارگت من سلامتی اسب هام هست و اولین قدم سلامتی اون‌ها هست و در مراحل بالاتر موفقیت خودم.
تاثیر زندگی بیرون از باشگاه رو توی سوارکاری تون چطور می‌بینید؟
سوارکار بودن برای من محدودیت‌های زیادی ایجاد کرده اما من از این محدودیت‌ها راضی‌ام. محدودیت زیاد منظورم اختصاص زمان زیاد برای اسب‌هاست که این نکته می‌تونه هم خوب باشه هم بد. ولی بودن با اسب به انسان آرامش می‌ده و من زمانی که کنار اسبها هستم کاملا ذهنم از هر چیزی خالی هست و آرامش دارم. بودن و ارتباط با اسب حس خیلی خوبیه که در زندگی شخصی من تاثیر زیادی داشته و من می‌تونم بگم وقتی از کنار اسبها میام همون حس بودن با اسب رو تو تموم اون روز دارم. من در زمانی که در باشگاه حضور دارم کاملا راحت و از خودم بسیار راضی هستم.
چرا باشگاه ابرش رو برای اقامت اسب‌تون مناسب دیدید؟
ابرش به نظرم باشگاه خوبیه و در حال توسعه هست اما هنوز خیلی امکانات رو کم داره. از نظر مانژ برای اسبها مطلوب هست و رفت وآمدش برای من خیلی مناسب.
نظر یک کلمه‌ای تون رو در مورد این نام‌ها بفرمایید.
سیمین دانشور/ ایشون رو به عنوان یک نویسنده می‌شناسم. من در ایران تحصیل نکردم و ذهنیت کاملی ندارم.
ملیکا غروی/ جسور باباطاهر همدانی/ شاعر آنجلینا جولی/ زیبا مردیت بربام/ زیاد دوست شون ندارم. اسبهای خوبی دارند و واقعا جسور هستند.
مسعود یزدی/ بهترین محمودمکاری نژاد/ کارشون رو می‌بینم، خیلی خوبه. من با آقای سازوار کار می‌کنم.
اصغر فرهادی / دوست شون ندارم.
ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره هشت بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با نغمه خانجانی کلیک کنید.
