برشی از گفتگو با اقای مجید شریفی

چند نقطه برجسته از سوارکاری خودتون رو بفرمایید. نقطه‌هایی که در این مدت طولانی سواری‌تون باعث چرخش زندگی سوارکاره‌تون شده.
اولین جایزه‌ای که شاگردام گرفتن بعد قهرمانی‌هاشون. من خودم اگه بگم صد تا جایزه گرفتم. بیست تا کاپم اینجا تو دفترم نیست، بخشیدم به دیگران (تاکید) فایده‌ای نداره. (شمرده) چی از خودم به جا می‌گذارم؟ من شاید تو چیزی ادعا نکنم اما بهترین چیزی که خیلی مدعی‌شم اینه که نوزده سال شاگردام قهرمان کشور شدن.
مثال بزنم آقای خوشدل تو یه دوره‌ای شروع کردن به تغییر سبک سواری شون. دوره‌ای که خودشون گفتن دایم زمین می‌خوردند و از اون سواری خاص رسیدن به یه سواری کلاسیک. آیا شما هم دوره‌ای این چنینی تو زندگی سواره‌تون داشتید؟

از اون لحاظ بله. من وقتی اولین ماشینم رو برنده شدم رفتم آلمان. اونا سواری‌مو دیدن بهم می‌خندیدن. می‌گفتن تو قهرمانی؟ تو جایزه بردی؟گفتم بله اسبم رو رپینگ کردم، دست‌شو تمیز کردم، دارو زدم بردم مسابقه. گفتن این که سواری کابوئیه. این یه سواری کلاسیک و سواری برای پرش ارتفاع بالا نیست که. شکل و نوع سواری‌ام از اون سال عوض شد. فیلم و سی‌دی‌هاش هست. بعدش به من جرات کردن اسب دادن که اسباشونو شو بدم و بفروشم. این بعد پنج شش ماه بود. مشتری که می‌اومد اولین کسی که می‌گفتن اسب رو بیار و نمایش بده من بودم. چون آروم شده بودم. چند تا اسب رو اون جا بهتر از حراج‌شون براشون فروختم. مدارکشم هست. از اون موقع سواریم یه طور دیگه شد. فیلم‌هامو الان می‌ذارم و نگاه می‌کنم می‌خندم به خودم که این من بودم. الان با مردم دعوا می‌کنم که چرا این طوری سواری می‌کنی.
یعنی می‌شه گفت از دست به ساق اومدید.
دقیقا. هفتاد هشتاد درصد تغییر کردم. شاید چون ما همه اینجاییم و همه به همدیگه نگاه می‌کنیم نمی‌شد صد بشم. باید تو محیط باشی.
می‌شه گفت شما بیشترین تعداد اسب رو بین مربی‌ها در اختیار دارید. ملاک و معیار شما برای انتخاب اسب چیست؟
نه در حال حاضر. قدیم‌ها چرا. ولی همیشه اسب زیاد داشتم. من هر کی بیاد قبولش می‌کنم. کسی که بتونه خودش سوار شه و من دو تا نکته یادش بدم و حقوق ثابت برای خودم و رایدرام بگیرم باهاش کار می‌کنم.
حتی اگه یه اسب دو خون خیلی معمولی باشه؟
دارم. پنج شش تا هم اسب دو خون دارم. از اون‌ها پول کمتری می‌گیرم و کار کمتری باهاشون می‌کنم و به اندازه‌ای که می‌تونن باهاشون کار می‌کنم.

ادامه ی این گفتگو  را در مجله شماره شش  بخوانید.

برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با مجید شریفی  کلیک کنید.

 

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید