برشی از گفتگو با اقای حمیدرضا حاجی کندی

اگرقرارملاقاتی بارییس جمهورداشتی وقراربود چند دقیقه درباره گذشته و‌حال وآینده و‌جایگاه سوارکاری ما صحبت کنی چی می‌گفتی؟
من اولین چیزی که می‌گم اینه که ایشون باید سرو سامون بده به همه چیز. یه خرده این چند دسته‌ای رو باید حل کرد، هر کسی میاد دوست داره یه کاری کنه . باید کسایی که اسبی ترن رو بگذارند سر کار، نمی‌گم کسایی که هستند اسبی نیستند، کسی که خاک مانژ خورده می‌دونه با یه تغییر کوچیک چه قدر همه چی فرق می‌کنه، این شخص رو باید بگذارن سرکار، همه چی پول نیست، باید ایشون یه کاری کنند و کسایی رو بگذارن که دل می‌سوزونن، بابای من اون موقع مسابقه‌ی داخلی می‌گذاشت تو فرح‌آباد

پنجاه نفر می‌اومدن، شور و حالی که اون مسابقه‌ی داخلی داشت رو الان تو مسابقه‌ی رسمی نداریم. همین مسابقه‌ی آخر سال نود و شش، چند بار فدراسیون حرف‌شو عوض کرد؟ من می‌خوام اسب‌مو آماده کنم می‌گن این هفته مسابقه کنسل، هفته‌ی دیگه مسابقه. مگه می‌شه؟ دوشنبه یا سه‌شنبه میان اعلام می‌کنن که مسابقه چیه. من برنامه‌ی اسبم رو چطور باید بچینم؟ به این راحتی که نمی‌شه صد و سی رو کرد صد و چهل، باید یه نظمی بدن، همه می‌گن بودجه و بهتر شدن شرایط مالی ولی من می‌گم نظم. منی که فقط یه اسب رده بالا دارم چطور باید اسب‌مو با این بی برنامه‌گی حاضر کنم؟ حالا من تو خونه پرش بلند نمی‌کنم، کار ژیمیناستیکی می‌کنم ولی خب یه برنامه‌ای باید باشه. این برنامه‌رو بهم بدن. نمی‌گم یک سال، شش ماه، برنامه‌‌ی یه ماهو بدن، الان برنامه شده هفتگی. اینو درستش کنن.

 و اگر  ایشون بدلیل مشغله و دغدغه های مهمترشون از شرایط گذشته و حال سوارکاری مطلع نباشند و شاید در سال یک بار هم به سوارکاری فکر نکنند، در مورد این که سوارکاری ما چی هست اصلن چی بهشون می‌گید؟
من ایشون رو می‌برم باشگاه‌هایی که هنوز پیشرفت توشون نیست، این باشگاه‌ها رو نشون‌شون می‌دم، باشگاه‌های پیشرفته رو هم نشون‌شون می‌دم. داریم باشگاه‌هایی که هنوز شن تو مانژشون هست. می‌گم بهشون ما این طور بودیم و با حمایت‌های بخش خصوصی و اسپانسر این طوری شدیم. مسابقه‌ی قهرمانی کشورمون صد و سی بود و تو توان سوارکارای ما هست و یه کم حمایت می‌خوایم. لطفن یه نگاه ویژه به سوارکاری ما داشته باشید و آینده‌مونو ببینید. سوارکارای ایرانی کم نیستند، هر سوارکار خارجی که میاد ایران می‌گه فکر نمی کردیم سوارکارای ایرانی این‌جوری باشند، همین مربی تیم ملی که داشتیم باهاشون صحبت می‌کردیم. می‌گفت شما خیلی خوب سواری می‌کنید و با اسب سیو پنج هزار یورویی صد وپنجاه می‌پرید اگه یه اسب بهتر به شما بدن شما بهتر سوار می‌شید. مشکل اصلی‌مون اون حمایت هست، اسب با یه خرده اشتباه و یا درست و اصولی وارد می‌شه مساله اون حمایته، اگه حمایت باشه سوارکاری هر روز نمی‌ره تو حاشیه، می‌ره سمت نوسازی و درست شدن. به نظرم آینده‌ی سوارکاری ایران خیلی روشن نیست. من یه سری نوجون شاگرد دارم و یه سری جوون. من تو جوانان مسابقه رفتم دو نفر بودند بی خطا رفتند تو بیست نفر، از رده‌ی جوانان باید بیان تو بزرگسال و این اصلن خوب نیست، ولی برای امید دادن به آقای رییس جمهور باید بگم که اگر حمایت بشیم پیشرفت می‌کنیم، احسان قبول داری که جلوتر که بریم خیلی بهتر نمی‌شه شرایط؟ همین مساله واردات. مگه ممنوع نشده بود؟پس این همه اسب چطوری داره میاد؟ فقط برای من ممنوعه؟ همین جوانان شاگرد داشتم، رفتم مسابقه گفتم من تیراوستا می‌خوام بگذارم جلوی آپرایت گفتند لطفن تا صد و بیست نباشه. اسم نمی‌برم دو سه تا مربی اومدن صد و سی گذاشتند با تیراوستا. گفتم فقط من صد و بیست دیگه؟ یعنی هر کی فرق داره با اون یکی. برای من فقط باید اکسرم اولیش یه پله پایین‌تر باشه تو تمرین و مسابقه برای من همه چی قانون داره ولی به یه سری که زورتون نمی‌رسه نمی‌تونید چیزی بگید. یه سری قانون فقط برای آدمای خاصه.

ادامه ی این گفتگو  را در مجله شماره هجده بخوانید.

برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با حمیدرضا حاجی کندی کلیک کنید.

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید