مواجهه تون با مرگ یه اسب رو میتونید تشریح کنید؟
من آدم بسیار عاطفی هستم و هیچ وقت دوست نداشتم در چنین صحنهای باشم و این را ببینم. هر وقت اسبی مریض بوده حتا من سعی کردم اسب رو نبینم چون توان درک این موقعیت را ندارم.
چه رنگ اسبی رو دوست دارید؟ من شما رو سوار بر اسب نیله به خاطر نمیارم.
من اسب نیله هم داشتم اما به رنگ تیره گرایش دارم و کهر رو میپسندم.
در روز چقدر سواری میکنید و نوع پراندن و ارتفاع پریدن اسب در تمرین به چه شکل هست؟
من سه چهار ساعت وقت روزانهام در روز اختصاص به سوارکاری داره. دو یا سه اسب در روز سوار میشم و ارتفاع پراندن اسب بستگی به برنامه مسابقه داره. گاهی بلند و گاهی کوتاه در تمرین پرش میکنم.
در مدتی که از اروپا برگشتید و توی ایران حضور دارید مربی شما چه کسی هستند؟
بیشتر خودم کار میکنم اما از آقای یزدی هم کمک میگیرم.
شما خوب سواری کردن رو ارجح میدونید یا نتیجه رو و آیا این دو با هم تضاد دارند یا خیر؟
قطعا خوب سواری کردن چون خوب سواری کردن نتیجه خوب هم با خودش به همراه داره. اما چون اسب در این مساله دخیل هست گاهی نتیجه چیز دیگری میشه و خوب سواری کردن ممکنه توام با نتیجه نشه ولی بد سواری کردن هیچ وقت با نتیجه توام نخواهد شد.
ادامه ی این مطلب را در مجله شماره هشت بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با نغمه خانجانی کلیک کنید.