فکر میکنید تصویری که بقیه سوارکارا از شما دارن چطوره؟ اونا شما رو چطور میبینن. شما خودتونو چطور میبینین؟
اونایی که منو میشناسن میدونن من چطور آدمیم. یه چیزایی هم از بعضیا شنیدم که میگن سر هومان تو کار خودشه، کاری به کار بقیه نداره. کسی که منو نشناسه فکر میکنه من چه آدم سرد و تو خود و بداخلاقیام. حرف نمیزنم، نمیخندم. بعضیا حتی فکر میکنن من خودمو میگیرم. در صورتی که اصلا این طور نیست. من دوست دارم حس آرومم رو به اسبام منتقل کنم.
شما دورنمای ده سال بعد خودتونو چطور میبینید؟ چه برنامه و هدف و مسیری برای خودتون ترسیم کردین؟ ده سال بعد فکر میکنید کجای سواری ایران یا بیرون از مرزهای ایران ایستادید؟
بیرون از مرزها رو که واقعا خیلی دوست دارم برم سواری کنم. یکی از آرزوهامه که خارج از ایران مسابقههای خوب بپرم اما فعلا که ایرانم و مشغول کار وباید به خودم زمان بدم چون به نظرم دارم راهمو درست میرم و بهش اعتقاد دارم. سعی میکنم کارایی که فکر میکنم درسته رو به همون درستی انجام بدم. سعی میکنم توی پیشرفتم عجله نکنم. چون کار سواری زمان بره و کار مداوم میخواد تا به نتیجه برسه. من فکر نمیکنم حتما باید الان جام بگیرم. حتما باید الان قهرمان کشور بشم. حتما باید برم تیم ملی. شاید هنوز زمانش نرسیده ولی بالاخره میرسه باید صبر کرد.
در همین راستا خیلیها اعتقاد دارند شما نوسان ندارید. من این نوسان نداشتن رو گاهی منفی تلقی میکنم. نوسان نداشتن یعنی شتاب نداشتن به گمونم، این مسیر شیب رو به جلو داره؟
به نظر خودم پیشرفت داشتم. شاید شتابم این طور نبوده که ده تا پله رو با هم رفته باشم بالا. شاید اون جوری که باید من جایزه نگرفته باشم چون این پنج سال رو من با اسب مبتدی شروع کردم، اون اسبایی رو که من کار کردم از همون رده مبتدی اومدن رسیدن به رده بالا. این پیشرفت و شتاب به جلو نیست؟ من پیشرفتم به نظر خودم بد نبوده، من عجول نیستم و کارهایی که میکنم عجله توش نیست. زمان موفقیت خودش میرسه.
ادامه ی این مطلب را در مجله شماره دو بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با هومان جلالی کلیک کنید.