آراستن اسب و آراستن با اسب در ایران زمین

اسب، این حیوان بسیار سودمند، از روزگاران بسیار کهن همراه و یار ایرانیان بود و پیروزی و سرافرازی ایرانیان دلیر در پیکارها، در پرتو اسب بوده است. دشت ها و دره های ایران مناسب ترین محل برای بهترین نژاد اسب بود و گفته شده که مادها نخستین مردمی بودند که به سبب سرو کارداشتن با اسب و سواری با آن ، شلوار ساق بلند را ابداع کردند.

” هرودوت، مورخ یونانی” نقل کرده است که لباس سواری مادها شامل ردای آستین بلند و ژاکت چرمی بود.

آنها شلوار تنگ و چسبانی که به نیم چکمه ختم می شد می پوشیدند و کلاه نمدی که به ” تیارا” معروف بود بر سر می گذاشتند. این نوع پوشش بعدها از سوی سوارکاران سایر مناطق تقلید شد . نمونه هایی از این پوشاک در حجاری های کاخ آپادانا دیده می شود.

اسب نزد ایرانیان باستان بسیار گرانبها بود و در جایگاه مظهر و شکوه قدرت به بارگاه ایزدان راه یافت و خدایان نیز در مواردی برای نشان دادن قدرت خود ، به صورت اسب در آمدند . در اوستا ، اسب ، قوچ و گراز از شکل های مجسم ایزد مهر معرفی می شوند که در نبرد” نیکی “علیه ” شر ” شرکت می کنند . در روایت ، فرشته باران ، بصورت اسب سفیدی در آسمان ظاهر می شود که با ” دیو خشکی ” جنگ می کند.

در حفار های باستان شناسی در نقاط مختلف ایران نیز اشیاء زیادی مرتبط با اسب به دست آمده است که قدمت برخی از آنها به عصر حجر می رسد . در یکی از غارهای بیستون باقیمانده استخوان های اسب های کوچکی یافت شده که از اجداد اسب های کوچک خزری ” کاسپین یا پونی ” هستند که هنوز هم در مازندران یافت می شوند و به تازگی هم پرورش بیشتری یافته اند.

(میترا، مظهر فروغ ایزدی؛ اثری از مریم طاهری)

 

در ایام پیش از تاریخ متداول بود که مجسمه اسب را در قبور مردگان می گذاشتند و می گفتند که در جهان بعدی به کار مرده می آید . ساکنان لرستان ، لگام اسب را از برنز می ساختند و در زیر سر مرده قرار می دادند.

اسب در میان اقوام ایرانی اهمیت زیادی داشته به نحو ی که موجودی اساطیری و موهبتی آسمانی بشمار می رفته و در طول تاریخ نقش مهمی در هنر و فرهنگ ایران داشته است . اسب برخی از پادشاهان و نام آوران ، مانند” رخش رستم” ،” شبدیز خسرو پرویز” و” شبرنگ سیاوش ” د ر تاریخ جاودانه شده است و می گویند که اولین بار تهمورث ” برروی اسب زین گذارده است و نام بسیاری از پادشاهان و پهلوانان با اسب آمیخته است ، ” لهراسب ” به معنی دارنده اسب تند. ” ارجاسب ” به معنای دارنده اسب گرانبها . ” گرشاسب ” به معنای دارنده اسب لاغر و “تهماسب ” به معنای دارنده اسب فربه .

بنابر آثار زرتشتی ، “میترا ” مظهر فروغ ایزدی وپاسبان عهد وپیمان مردم با دروغ و دشمنی پیکار می کند . او گردونه ای زرین با چهار اسب سفید یک رنگ دارد که مظاهرعناصر اربعه ” خاک ، باد، آب و آتش ” هستند . سٌم دستان آنها زرین و سٌم پاهایشان سیمین است و لگام و دهنه اسبان را چنگکی از فلزی گرانبها می باشد. ” مهر ” در این گردونه همیشه از خاوربه باختر می تازد و با این گردش ، زمان را به حرکت در می آورد. ” آناهیتا یا ناهید ” ایزد نگهبان آب نیز بصورت بانویی زیبا بر گردونه ای زرین با چهار اسب سفید که مظهری از ” ابر و باران و برف و ژاله ” هستند در آسمان می تازند.

در زمان هخامنشیان، اسب مقام بسیا بالایی داشت. داریوش اول در سنگ نوشته های تخت جمشید کشور خود را زادگاه مردمان و اسبان خوب خوانده است. پارسیان پیاده به مسافرت نمی رفتند زیرا می خواستند اسب سواری در همه جا متداول شود و سواران زبده بار آیند و چون ساعت های زیادی بر روی اسب می نشستند بتدریج بر زین و برگ اسبانشان بیشتر از اتاقشن قالی پهن می کردند چون می خواستند با نرمی و ملایمت بر آن بنشینند.

تقدیم تاج پادشاهی توسط اهورا مزدا؛ اثری از مریم طاهری

 

 

در تحقیقات باستان شناسان در منطقه پازیریک منجر به کشف آثاری از جمله مجسمه اسب ،پارچه ، قالی و گلیم بوده است. از مجموع پنج مقبره کشف شده از سوی” رودنکو، باستان شناس روسی ” سی و چهار اسکلت اسب و مقداری لوازم مربوط به زین و برگ اسب بدست آمده است . در بین آنان قالی معروف پازیریک می باشد که در طرح بافت این قالی اسبان و سوارانی دیده می شود که کاملا به نقوش تخت جمشید شباهت دارد. در نقوش تخت جمشید سوارکاران در سمت چپ اسب حرکت می کنند و دست راست خود را بر پشت گردن اسب گذارده اند و اسبان همانند نقوش بافته شده در قالی با دٌم گره خورده و کاکل برجسته دیده می شود. در نقوش برجسته آپادانا ، شاه بر تخت نشسته است و پیش روی او ملل زیر فرمان مشغول تقدیم هدایای ارزشمند خود هستند. در پشت شاه نگهبانان ، اسبان ، ارابه ها و بزرگان دربار مستقر هستند و نمایندگان مناطق مختلف همراه اسب هستند که اسبان را برای هدیه و پیشکشی نزد شاهان هخامنشی می برند.

در دوره اشکانیان ، اسب نقش بیشتری در زندگی مردم یافت . اشکانیان خودرا ” پارتی ” می نامیدند. کلمه ” پارتی” به معنی جنگجوی سواره است . پارت ها در سوار کاری و رزمندگی بسیار شهرت داشتند. آنها غالب اوقات سوار اسب بودند در میهمانی ها و معابر عمومی و حتی زمان توقف نیز از اسب پیاده نمی شدند. در این دوره ، تجهیزات اسب و سوار تکامل بیشتری یافت و نعل متداول شد و نوعی زین برجسته جای قطعه فرش پهن شده روی فرش را گرفت .اما این وسایل مختص بزرگان و سرداران بود و از دیگر نشانه های ارزشمند شمردن اسب ، نقوش برجسته بر روی بنا ها و معابد می باشد . از مشهورترین آنها معبد خورشید است که نقوش برجسته زیادی در آن بدست آمده از جمله سر اسبی که بصورت اریب شبیه سازی شده است. در زمان ساسانیان به پروش اسب و تکمیل ابزار آن توجه بیشتری شد.

از مهمترین مراکزی که نقوش اسب در آنجا دیده می شود ” نقش رستم ، نقش رجب و طاق بستان ” است . در تصاویر برجسته نقش رستم ، اهورا مزدا حلقه پادشاهی را به اردشیر اول ، موسس سلسله ساسانی می دهد در حالی که هر دو سوار بر اسب هستند و اهریمن زیر پای اسب افتاده است .در نقش رجب ، شاپورشاه و اهورا مزدا سوار بر اسب به تصویر کشیده شده اند.در طاق بستان ، خسروپرویز مسلح و سوار بر اسب خود شبدیز است که نمونه ای از اسب ایده آل در این دوره اسب. این اسب اندامی متوسط و سینه ای ستبر دارد. در نقوش برجسته بیشابور ، سوار نظام ساسانی با قدرت به تصویر کشیده شده اند در این نقوش اسب ها چنان شکل گرفته اند که به نظر می رسد از درون سنگ بیرون می جهند. حتی عظمت و قدرت را هم در چهره اسبان می توان دید چنان با گام های استوار صف کشیده اند که هیچ لشکری جلوی آن ها نمی تواند بایستد.

 

 

(نقش اسب در شکارگاه؛ اثری از مریم طاهری)

پس از تربیت اسب و استفاده در میدان های نبرد، نحوه آرایش و تشخیص آن با اسبان رقبا ودشمنان مورد توجه قرار گرفت . مللی که از اسب در جنگ ها استفاده می کردند هر یک به شیوه ای خاص اسب هایشان را می آراستند.” مادها ” مبتکر آرایش ویژه ای برای اسبان بودند که به “لوازم سواری پارسی” معروف شد. یال های گردن کوتاه و قسمت بالای سر مانند نیم تاجی دسته شده و با حلقه ای نگه داشته می شد. نمونه این آرایش در نقش برجسته تخت جمشید دیده می شود. دٌم اسب با روبانی زینت یافته یا گره زده می شده و بر روی اسب زین یا جٌل فرشبافی می انداختند گردن اسب همواره دارای آویز و تزیینی به شکل زنگوله است و از نقش لوتوس که کاملا مختص این دوره است در تزیینات آویز گردن اسب استفاده شده است و اسب فقط در حالت قدم زدن ترسیم شده و حالت های دیگر آن ، همچون یورتمه ، چهار نعل و تاخت دیده نمی شود .از ویژگی های دیگر این دوره تصویر کردن انسان کنار اسب است نه سوار بر آن جز درمورد فرش پازیریک که انسان سوار بر اسب که استثنا بوده . تا این دوره هنوز از نعل اسب استفاده نمی شده اما زین اسب در این زمان متداول شد . هخامنشیان بندرت سرو سینه اسب را توسط زره می پوشاندند.

اسب های پارت ها بزرگ واغلب جنگی بودند .در جلوی پیشانی اسب ، یال کوتاه و منظم نمایانده می شود. در این زمان ، تجهیزات اسب و سوار تکامل بیشتری یافت . تکه فرشی که هنگام سواری بر پشت اسب پهن می کردند به نوعی زین برجسته تبدیل شد که دارای برجستگی در قسمت جلو و عقب آن بود . اسبان به خوبی تربیت می شدند بطوری که با دهنه های نخی و ریسمان هایی از جنس کتان به راحتی مهار می شدند . از اواخر دوره اشکانیان ، علامت خانوادگی بر کَپَل اسب و روی ساز و برگ آن مٌهر می شد. بطور نمونه بر اسب ” اردوان پنجم ” و “اردشیر بابکان” علامتی شبیه دایره پایه دار مشاهده می شود.

در دوره ساسانی اسبان به دو گروه تقسیم می شوند : نژاد ” اسبان نسایی” که جثه ای بزرگداشتند و نژاد ” اسب کو چک ایرانی ” . نوع آرایش یال و دم اسب هم با دوره های پیشین متفاوت است . یال اسب به دو صورت کوتاه و بلند دیده می شود .دٌم اسب با روبانی گره می خورد که با گره های مخصوص دوره هخامنشی متفاوت بود و نیم تاج روی سر اسب به تاج کامل درآمد. و استفاده از تزیینات در ابزار اسب در این دوره نمود بیشتری یافت و گل “لوتوس ” در این دوره به نشان دیگری تبدیل شده که نقش سر است که می توند تصویر یک الهه باشد .که مبنای این آراستن ، “آرایش فارسی اسب ” است.

 

نقوش تخت جمشید؛‌ اثری از مریم طاهری

 

از دیگر نشانه ها ، ساختار زین است که در این دوره تغییر کرده است و دو برجستگی در جلو و عقب آن شکل گرفت . زین های سلطنتی بر روی قالی ریز بافتی قرار می گرفت. وجود رکاب نمودار آشنایی ایرانیان با این وسیله قبل از ظهور اسلام است . گاهی هم بر روی اسبان جٌل فر رش می انداختند. در این دوره انسان نیز با اسب ترسیم شده است با این تفاوت که انسان همواره سوار بر اسب و با دوره هخامنشی کاملا متفاوت است و تمامی حالت های اسب شامل قدم زدن ،یورتمه ، چهار نعل و حتی تاخت نیز دیده می شود.

هنرایران مبتنی بر تزیین است بخصوص تزیین اسب . این حیوانات در شکار ، کشاورزی و جنگ با انسان همراه بودند و نمادی از ایزدان یا کاینات بشمارمی رفتند.نقوش گوناگون اسب و سواران بر دیوار غارها ، نقش برجسته های صخره ای ، مٌهرها، سفالینه ها وپیکره های برنزی همگی نشان از نقش عمده اسب در زندگی ایرانیان دارد.

گردآوری: مریم طاهری- طراح فرش و استاد دانشگاه

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید