نظرتون رو در مورد اولین مربیتون آقای محراب شجاعی نوروز و اولین باشگاهتون مکارچی بگید.
از آقای محراب شجاعی درس و تجربههای زیادی گرفتم. اولین و بهترین چیزی که داشت صبور بودنش بود که خیلی از مربیای الان ندارند و شاید منفعتی در این صبوری نداشتن باشن. اون موقع برای رسیدن به پرش یه ایکس دو سال طول میکشید ولی الان طرف ظرف پنج شش ماه مانع میپره و مسابقه میاد در حالی که هنوز روی زین نمیتونه بشینه. در مورد مکارچی هنوزم که هنوزه از اون جا خاطره دارم و هنوزم توی ذهنم هست و دوست دارم باز اون جا فعال بشه، چون اون جا از نظر جذب سوارکار فوق العاده است و سوارکاری همدان خیلی به مکارچی مدیونه. الان امید یگانه یکی از رفیقای من
اون جا رو گرفته و خیلی باشگاه بالا عالی شده. هم مانژها درست و خوب شدن، هم اصطبلها اما متاسفانه قرارداد اونجا یک ساله است و کسی نمیاد سرمایهگذاری بلند مدت بکنه چون هزینهای که میکنه شاید چند سال بعد جواب بده و سرمایه تو بلند مدت برمیگرده.اگر قراردادها پنج ساله میشد خیلی بیشتر اون جا پا میگرفت. نسلماها همه از اونجا اومدیم. همین الان هم خیلیا تو همدان از باشگاه مکارچی به سوارکاری جذب میشوند. به خاطر این که کل مردم شهر میشناسنش و نزدیکه به شهره و از قدیمیترین باشگاههای سوارکاری ایران هست. تو تابستون و بهار اون جا سی چهل تا عضو جدید میگیره شاید باشگاههای دیگه سه چهار تا. اونها هم از باشگاههای دیگه جذب مکارچی میشن. اون موقع که من باشگاه اکباتان و ابن سینا بودم کسی اون جا رو نمی شناخت و به خاطر فاصلهاش کسی نمیاومد. ولی خب کسایی که حرفهای می شدند جذب ابنسینا و اکباتان میشدند چون باشگاه مکارچی یه کم از حالت حرفهای دراومده ، جذبش خوبه اما نگهداری شاگرداش خوب نیست چون مربیهای خوب به دلیل نداشتن امکانات خوب اون جا نمیمونن.
همدانیها در سوارکاری پایتخت به چه صفتی معروفند؟
همه خوبن و همه تعریف میکنند و اینو میشنویم که بچههای همدان زحمتکش و عاشق اسبند. چون پایهشون به نظر من درست بوده. تا یه مرحلهای آقای نوروز زاده و بعدش آقای محراب شجاعی و در سطح حرفهایتر آقایان علیرضا بختیاری و علیرضا شمس کار پایهای کردند تو همدان. من خیلی چیزهارو از آقای بختیاری دارم و البته دو سه سالم مربیم آقای علیرضا شمس بوده که واقعن ایشون چیزهای خوبی به من یاد دادند چون آقای شمس هم سه سال قبلش شاگرد آقای جمشیدخانی بودند.
ادامه ی این مطلب را در نسخه کامل مجله شماره پانزده بخوانید.