برای ارتقا و به روز کردن سواریتون چه برنامهای دارید؟
من تو این مدت بدون مطالعه نبودم و سوارکارای اون ور دنیا رو به روز مطالعه کردم و خودم برنامه دارم که چند تا کلینیک تو اروپا برم و سالی دو سه بار میخوام تو اروپا کار کنم. تو کشورهایی که مهد سواریند.
آیندهی سوارکاری ما رو چطور میبینید؟
آیندهی سوارکاری بستگی به کیفیت سوارکاری ما داره. اسبهای با کیفیت باید بیاد و وارد بشه. خیلی از مالکها سرخوردهاند که چند سال برای نگهداری یه اسب بی کیفیت هزینه کردند و متضرر شدند و دیگه اسب نخریدند. اگر تو کوران مسابقهها باشند و اسبشون کیفیت لازم رو داشته باشه و نتیجه بگیره مطمئن باشید که یکی دو اسب اضافه میکنند. آینده به نظر من درخشان خواهد و از این به بعد پیشرفت ما تصاعدی خواهد بود. سوارکارهای ما قابلیت شرکت تو مسابقههای بینالمللی رو دارند هر چند اسبامون با اونا قابل مقایسه نیست. نمونهاش مسابقههای ترکمنستان، ما اسب در مقابل اونا نداشتیم. اسبهایی میاد ایران که اون جا دیگه نمیپریدند و بچههای ما این اسبارو می برن نه این که این اسبا بچهها رو ببرند. همین آقای علی رحمتی که اون جا خورد زمین. با همین اسب اینجا چند تا مسابقه صد و پنجاه پریده بود و جایزه شده بود. با این که اسبش اسب قلقل دار و یکه شناسیه.
نسل جدید سوارکارهای ما رو تحلیل کنید. بهشون راهکار بدید. سواریشون رومیبینید. با توجه به این که تعدادی از کلانتریها در رده پایه سواری میکنند پاسخ بفرمایید.
نسل جدید سوارکارای ما خیلی منابع و امکانات دارند که باید از این امکانات استفاده کنند. همیشه جا برای پیشرفت و یادگیری هست. عناوین نباید باعث بشه اینا غرور داشته باشند. باید حرف معلمهاشونو گوش کنند و از این امکانات استفاده کنند. باید سوارکارهای ما الگو هم داشته باشند. نباید اتفاقی بیفته که مثل امیر اسماعیلی و ملیحه سنندجی و خداداد اصلانی، سوارکارامون که قهرمان بودند دیگه تو مسابقهها نباشند. رامین ریحانی الان کجاست؟ حسین مرادی الان کجاست؟ باید برنامهریزی کنند که بعد از عنوان و مقام گرفتن خودشون رو حفظ کنند و از این ورزش خارج نشند.
دربارهی آموزش سوارکاری برامون صحبت کنید.
ببینید سوارکاری یه اصولی داره که باید رعایت شه. اصول تغییر نمیکنه. یه سری تعادلها روی اسب هست که شامل مرور زمان نمیشه یا یه سری پوزیشن روی اسب. میشه گشت و پوزیشنهایی رو پیدا کرد و آموزش داد که بزرگای سوارکاری دنیا باهاش راحتتر سواری کردند. توی اصول کلاسیک و مکتوبش آقای مهدی جمشیدخانی خیلی زحمت کشیدند که باید آموزشهاشون مورد توجه باشه. باید تو آموزش دیدگاه اصولی سواری کردن رو آموزش داد. برای آموزش باید رفت به دنیال مطابقت با اون اصول.
سوارکاری چند سوارکار مورد علاقهتون رو تحلیل کنید. چه نکات تکنیکی و فنی تو سواری اون ها هست که میتونه به سوارکارای ما بینش و تکنیک بهتری بده؟
مارکوس اهنیگ، امنیت و هماهنگی روی اسب و مزاحمت ایجاد نکردن برای اسب و پیدا کردن زمانهای جهش و زمان مناسب قوس گرفتن و باسکول با اسب و راحتی و نرمی در رد شدن از مانع. تو سوارکارای داخل کشور. علیرضا خوشدل، زحمتکش هست و با انگیزه و تو هر مسابقه فقط به فکر اول شدنه. یا همایون وجدانی که داره با شاگردش ایلیا معنوی اصولی کار میکنه و قدرت انتقال خیلی خوبی تو مربیگری داره. همایون قبلا برای باراژها برنامه داشت و مسیرهای خاص برای خودش میچید و با بقیه فرق داشت کارش. من سواری مجید شریفی، شراگیم حبیبی، حمیدرضا حسینی و ابولفضل محمد زاده رو هم خیلی دوست دارم و البته آریانا روانبخش رو.
چرا سوارکارهای ما در رشتههای گوناگون گاهی این قدر به هم گارد دارند؟ شما ورزشهای سواره دیگه رو توصیف کنید.
درساژ باید پیشرفت کنه که به این شکل نمیشه. باید مسابقههای پی در پی و جایزههای خوب بگذارند. تو درساژ باید اسب خوب بیارند و اسبهای خوب درساژ رو مثل الان بایگانی نکنند. باید بین جامها مسابقهی درساژ گذاشت که درساژ حمایت بشه و تماشاگر داشته باشه. چوگان رو دوست دارم و مسایل ثبتش تو یونسکو رو پیگیری کردم. خیلیها توی چوگان زحمت کشیدند، آقای سنندجی، ایلخانی زاده، وکیل گیلانیها. چوگان هم ورزشی یه که دیده نمیشه. چوگان باید پنج هزار نفر تماشاگر داشته باشه. چوگان رو توی جای در بسته و خصوصی نمیشه مطرح کرد. مردم باید ورزش ملیشون رو ببینند. من چوگان رو ندیدم چون چیزی اعلام نمیشه و چوگان توی جنگهای داخلی بزرگاش گم شده. اون وقت آذربایجان میره بدون سابقهی حرفهای چوگان رو می زنه به اسم خودش.
ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره نه بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با امیر کلانتری کلیک کنید.