برشی از گفتگو با خانم میشا محمدی

اگر اگر عقربه ساعت معکوس می‌چرخید و زمان به عقب بر می‌گشت سوار کار می‌شدید؟
باز هم سوارکار می شدم!
در مورد شنبه‌های بدون اسب برامون بگید.

(خنده)من شنبه‌ی بدون اسب‌سال‌هاست ندارم. چون شنبه‌ها هم در دانشگاه فدراسیون درس می‌دم. با وجود این که ما گاهی اوقات نیاز به استراحت و ریکاوری داریم، شنبه‌ها استراحت می‌کنم اما در کنار اسب‌ها.
بدترین لحظه‌ای که در دوستی با اسب داشتید چه لحظه‌ای بوده؟ شده این قدر از اسب متنفر بشید که نخواید دیگه هیچ اسبی رو ببینید؟
بدترین صحنه اسبیه که دل درد شده باشه. لحظه خیلی بد دیگه مرگ گابن که ضربه‌ی روحی عمیقی به من زد. احساس کردم یه تیکه از قلبم کنده شد. الانم که بهش فکر می‌کنم ناراحتم می‌کنه. در مورد سوال دوم هم باید بگم هیچ وقت. اما گاهی نیاز دارم چند روز کنارشون نباشم اما بیشتر از سه روز نشده.

ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره چهار بخوانید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید