برشی از گفتگو با اقای سینا مجدپور

-برای انتخاب اسب تو رده خودتون ( مالکین) و اینکه اون اسب چه ویژگیهایی داشته باشه که بتونه نظرتون رو جلب بکنه، چه تفکراتی رو دنبال می کنیدو چگونه تصمیم گیری می کنین!
خیلی احساسی راستش! وتا الان هم پشیمون نشدم و خدا رو شکر از انتخاب هایم راضی هستم.
/ آیا این می تونه به نوعی نشون دهنده عدم تسلط به اسب باشه یا نه؟

نه منظورم این نبود. پس بذارید بگم که منظورم از احساسی اون برداشت شما نبود، نه! شما گفتی معیارتون برای انتخاب اسب چیه؟ گفتم حسم. اما برای من قبل از هر چیز تکنیک اسب و این که پدر و مادرش و خط خونی ش چی باشه اهمیت داره.
نتایج ش برام مهمه و حتا اینکه سوارکارش کی بوده خیلی مهمه برام و اما مهمتر از همه ی اینها چشم های اسب و فیزیکش برام مهمتره، یعنی اگه اسبی همه ی خوبی ها رو داشته باشه و این خوشگلی رو نداشته باشه و به دلم نشینه هیچ وقت سمتش نمی رم. اما حسی که گفتم یه جور حس ششم هست که ارتباط اولیه با اسب از این راه شروع می شه. در واقع بعد از بررسی و باقی چیزها وقتی اون حس عاطفی برقرار نشه انتخابی صورت نمی گیره.

شاید از این منظر نگاه کنیم که اسب مطلوب برای مالکین چه ویژگی هایی باید داشته باشه!
این که طبیعتا چون مالکان بصورت آماتور سوارکاری می کنن، اسب باید خون مناسبی داشته، مثلا یه سوارکار حرفه ای نوع سوارکاری و فشار دست و پا و حتی ساقش فرق می کنه و خون اسب برای هر کدوم از این ها فرق می کنه. بنابراین اسب رده مالکین خون مناسب خودش رو میخواد نه پرخون که اذیت کنه و نه خیلی کم. باید اسب شجاعی باشه که در مواجه با اتفاقات اطرافش برانگیخته نشه، کپ نکنه و برای ارتفاع مالکین بتونه با کیفیت مناسبی این مانع رو با ریتم قبل و بعد فرودش با یه فشار مناسب مدیریت کنه.
احتمالاً قلق هم نداشته باشه!
ما چون داریم درباره یک موجود زنده صحبت می کنیم من خیلی اعتقاد به این حرف ندارم. شاید من خودم سال اول سواری دوست داشتم اسبی رو سوار شم که هیچ قلقی نداشته باشه که بتونم از پسش بربیام اما الان هیچ دوست ندارم همچین اسبی داشته باشم. بیشتر دوست دارم اثر خودم رو رو اسب حس کنم.

-چرا در رده مالکین این قدر اختلاف سطح سوارکاری زیاده و خیلی نمی تونیم مثل لیگ دسته بندی و رده بندی کنیمشون؟
اولا که سوارکارهای حرفه ای ما تقریبا تعداد و سطح مشخصی دارن و تعداد خیلی کم و به مرور بهشون اضافه میشن و رقابت تا حدی پایاپای هست. اما در رده مالکین خب طبیعیه خیلی ها از حدود 20 سال پیش دارن سواری می کنن و تجریه و تسلط و رشد بیشتری دارن و بعضی ها یک یا چند ساله که اومدن و از طرفی بعضی ها اختلاف حس دارن با هم. اما تو همین رده هم به نظر من خیلی ها هستند که کاملاً توانایی حضور و رقابت در رده حرفه ای ها رو دارن و شاید حتی بهتر هم باشن ولی به نظرم نباید ملامت بشن و از نظر من این ناهمگونی ایرادی نداره چون باید در کنار هم باشن و رشد کنن و اصولا تعریف این رده هم اینه که این مربوط به کسایی هست که مالک هستن و سواری می کنن و کلمه آماتور هم ربطی به حرفه ای بودن و نبودن اونها نداره بلکه به این معنی هست که این گروه از سوارکارا از این راه درآمدی کسب نمی کنن.

-آیا این رو ایراد نمی دونین؟
نه اتفاقا . همین که می بینید تو هیئت البرز تو رده مالکین هشتاد نفر ولو اینکه بعضی هاشون با دو یا چند تا اسب می پرن ولی نشون دهنده ورودی زیاد تو این ورزش هست که به نظرم علامت خوبی می تونه باشه.

-برای پر تماشاگر شدن این رده چه پیشنهادهایی دارین!؟ آیا راهکاری وجود داره یا نه همه جای دنیا آسمون مالیکن همین رنگه؟
ببینید ما دو سه جور مسابقه داریم. مثلا تو آلمان که به هر حال من به اونجا رفت و آمدی دارم و خیلی از رویدادها رو حضورا دنبال می کنم، اونجا مسابقات بین المللی داریم، مسابقات ملی و همین طور مسابقات محلی.
خب اونجا هم بعضی از مسابقات محلی و لوکال یه چیزی شبیه همین جاست. اما در سطح ملی و مخصوصا بین المللی مثل آخن غیر قابل مقایسه است. البته ما نه شرایطش رو داریم و نه امکانات ش رو اما اگه بشه به حضور مداوم تماشاگران یه نظمی داده بشه و این دیدن ها ادامه دار باشه، می شه در آینده امیدوار بود.
حرکت هایی مثل فروش بلیط و جایزه ویژه تماشاگران و امکانات خاص پذیرایی و برنامه های دیگه ای که بصورت منظم و پیوسته انجام بشه و تداوم داشته باشه خوبه اما در نهایت باید بره به سمت مارکتینگ و مدیریت تبلیغات که ربطی به سوارکاری نداره و باید مدیران این حوزه روی این بخش کار بکنند که مردم با این رشته بیشتر آشنا بشن و تلویزیون و سایر رسانه ها این ورزش رو پوشش بهتری بدن.

ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره بیست و یک  بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با سینا مجدپور  کلیک کنید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید