شنیده شده که شما دوستان ترکمن زیادی دارید به نظرتون قومیت چه نقشی در گرایش به سوارکاری داره و ریشههای این مساله چیه؟
ببینید عرض کردم ایرانیا از قدیم کارشون با اسب بوده و علاقهی خاصی به این حیوون دارند اما ترکمنها یه عرق دیگه به اسب دارند و اسب رو عضو خانواده میبینند و براشون حالت مبارکی داره. این قضیه رو این حالت تاخت و تاز اسب ترکمنها رو به هیجان میاره. شهرهای دیگه هم که اسبدوانی دارند این فرهنگ رو از ترکمنها گرفتند و این فرهنگ از گنبد به شهرای دیگه رفته. تو شهرهای دیگه هم شرایط دیگهای هست؛ اسبای تعزیه از قدیم تو اصفهان بودند و این یه باور فرهنگی تو شهرشون بوده و از فرهنگی به فرهنگ دیگه منتقل شده. خیلی وقتا این قضیه تلفیق میشه با چیزهای دیگه. مثلا ما ممکنه چند سال دیگه تو گنبد پرش هم ببینیم.
دربارهی چلسی، ویس بابا و والنتینو اسبهای بسیار مشهورتون بگید.
من چلسی رو تو باشگاه آقای میرکاظمی، دنیای فلز دیدم. دو سه تا اسب عرب اونجا بود. چلسی هم بینشون بود. کره یل پهلوان بود و بهی.
میشد نوه حداد. من کورس چلسی رو دیده بودم.
بله. از نظر زیبایی شبیه عرب زیباییها بود. اسبو به هر جهت من خریدم و دادم دست تویلی قربانی که اون باهاش کار کرد و بار اول اسب رو هزار و ششصد متر نوشتیم. روز کورس من به دعوت نصرتالله وجدانی رفتم سوار وانت شدم. من دوست نداشتم پشت وانت باشم. چون اگر اسب میموند باعث سرافکندگی میشد و جلوی چشم تماشاچی این اتفاق میافتاد. حاج رحیم آرمیده سوار شد و استارت دادن. اسب از دپار تا روی خط پایان اول بود که روی خط اسب خدابیامرز پورحیدری یه پوزه ازش رد شد. آقای سعیدی همون جا اومد گفت این اسبو بده به من و سه میلیون گذاشت توی جیب من و گفت فکر کن این اسبو به من کادو دادی. من اسبو دادم به ایشون و بردن دوندن. ویس بابا مال آنا محمد کلته بود. من و آقای اشتری رفتیم اسب بخریم یه اسب کهر دیدیم کرهی لاگجری ایمج و پامینا من خیلی اسبو دوست داشتم. آقای اشتری یه اسب داشت کوه نور که پاشو زده بود به تخته و زخم شده بود و براشون خوشایند نبود اسب رو با زخم پاش بگیرن. دقیقن پای ویس بابا هم از همون جا زخم بود. پسرای آقای خدر زارعی اسبو میخواستند بفروشند. اسب یه بارم تو کورس زده بود بیرون و آقای اشتری دلچرکین بودند. من و تویلی اسب رو خریدیم و من اشتباه کردم و اسب رو آوردم باشگاه. اشتباه من بود باید اسب میموند اونجا که کاراشو انجام بدن. اسب که از فرم کورس خارج میشه دیگه رغبت به کورس نداره. به هر حال کار کردیم و اسب رو دوندیم و اون نتیجهها رو گرفت.
ادامه ی این مطلب را درمجله شماره نه بخوانید.