برشی از گفتگو با اقای امیررضا بهبدی

چرا چوگان ما تماشاگر نداره؟
تو ایران این جوریه. زمین چوگان شش برابر زمین فوتباله. دور تا دور زمین تو دبی و آرژانتین ماشین‌ها صف می‌کشن برای دیدن مسابقه. تو انگلیس کنار زمین خونواده‌ها می‌شینند و پیکنیک می‌کنند کنار زمین و باربیکیو و غذا درست می‌کنن. و همزمان بازی رو نگاه می‌کنند.شاید دور زمین پنج یا شش هزار نفر نشسته باشن. توی ایران ورزش‌های پرش و کورس رو بورس هستش. چوگان خیلی کم تماشاگر داره هر چند الان وضع بهتر از قبل شده. این پخش تلویزیونی تاثیر خیلی زیادی داشت و خیلی جمعیت اومده بود برای

دیدن مقدماتی جام جهانی. شما اگر دوستی رو اون‌جا گم می‌کردید دیگه پیداش نمی‌کردید.
خب برای تو به عنوان یه بازیکن شلوغ بودن کنار زمین خیلی تاثیر گذاره یا تو به بازی بدون تماشاگر عادت کردی؟
من وقتی تو دبی از بیرون بازی رو نگاه می‌کردم توپ هر گوشه‌ای می‌افتاد داد اون قسمت در می‌اومد. اون گوشه این قدر صدا می‌اومد که گوش کر می‌شد. بقیه‌ جاها ساکت بود اما اون نقطه تا بیرون رفتن توپ هیاهو بود. بازیکن با هیاهوی و هیجان تماشاگکر دچار استرس مثبت می‌شد و این قطعا تو کارش تاثیر داشت.
درباره بازی‌های جام جهانی مفصل صحبت کن.
ما هشت نفر بودیم که برای تیم ملی انتخاب شدیم. چهار نفر قرار بود برای مقدماتی جام جهانی بازی کنند. من و محمدرضا برادرم از اول مشخص بود که باید بازی کنیم و منتظر نه نفر دیگه بودیم. اولین مسابقه با هند بود که متاسفانه جایگیری‌مون اشتباه بود. اون‌ها اسب نیاورده بودند و با اسب‌های ما بازی می‌کردند چون کشور میزبان باید اسب رویداد رو تامین می‌کرد و اسب ها به سه رده a وb و c سیدبندی شده بودند. توی هر تیم از هر سه سید پخش می‌شد ده تا از a ده تا b و پنج تا c تو هر تیم وجود داشت. جایگیری نامناسب باعث باخت ما تو بازی اول شد و تو بازی با پاکستان اسب‌هامون خوب تقسیم نشد و اسب‌های من خوب نبودند و این باعث باخت تیم شد تو بازی با آفریقای جنوبی همه چیز درست شد و اشتباهی رخ نداد و ما بازی رو بردیم.
 چه شخصی اسب‌ها رو برای تیم انتخاب کرده بود؟
انتخاب با مربی بود و البته انتخاب خودمون. تو چوگان هر تایپ اسب برای یک بازیکن مناسب‌تره اما اسب‌ها قرعه کشی شده بود و انتخاب اسب با ما نبود.
چوگان ایران چه جایگاهی توی منطقه داره؟
خیلی خوبه اما کنار هند و پاکستان و دوبی خیلی ضعیف هستیم. همین آذربایجان که الان بهترین اسب‌ها و چمن رو داره. آذربایجانی‌ها از آرژانتین اسب و بازیکن وارد کردند و الان خیلی از ما جلوترند. خیلی چیزها هست که باید بهش فکر کنیم تا جلوتر بریم. اولیش هم اسبه.
هند و پاکستان یه روند پنجاه ساله‌ی رو به جلو داشتند تا دبی و آذربایجان که اون‌ها بی پیشینه قبلی و خیلی با شتاب به جلو حرکت می‌کنند. تو فرق رو توی چه چیزی می‌بینی، پاترون‌ها یا علاقمند شدن یکباره‌ی مردم‌شون؟
به نظرم پاترون‌ها. اون‌ها بهترین‌های پنج قاره رو آوردند و اسب از انگلیس و آرژانتین اجاره کردند یا خریدند.
تو پرش و کورس هم همین قدرپیشرفت کردند. جام جهانی دوبی گرون‌ترین مسابقه‌ی دنیاست.
بله. اون‌ها تو هر اتفاق اسبی از ماجلوترند چون زودتر از ما فهمیدند چه باید بکنند. ما هنوز نمی‌دونیم با پاترون‌ها چطور باید رفتار بکنیم. اون وقت توقع چی داریم؟ باید علم خودمونو بالا ببریم و کاری کنیم که وقتی پاترون رفت خارج و از جهار نفر سوال کرد چیزی رو بشنوه که ما اینجا هم بهش گفته باشیم و نگه این مربی ایرانی چیزی بلد نبود.
گذشته چوگان ایران رو چطور می‌بینی؟
ما خیلی جلو بودیم. زمین داشتیم. اسب داشتیم. آرژانتین رو تو ایران شکست داده بودیم. اگر شرایط گذشته‌مون رو حفظ کرده بودیم شاید الان در حد انگلستان بودیم. تاون موقع فاصله ما با دنیا کمتر از الان بود. کل دنیا و ایران تو یه سبک چوگان بازی می‌کردند. ما اسب‌های خوب زیادی داشتیم اما بالاخره دوره جدید اومد و کلاسیک بازی کردن و سبک تکنیکی تفکیک شد و همه چیز عوض شد و بین ما و دنیا فاصله افتاد. ایران ایستاد و بقیه دنیا پیشرفت کردند. ایران اما دوباره این استارت رو زده و داره سریع‌تر حرکت می‌کنه.
 تو با اسبای کریژیو و پونی آرژانتیتی و قدیم‌تر با اسب‌هایی که خون ترکمن داشتند بازی کردی. خودت برای چوگان کدوم رو مناسب‌تر می‌بینی؟
من خون تروبرد رو خیلی دوست دارم و مشکل اسب‌های میکس شده سرعت پایین هست. شما با اسب آنگلو عرب یا مخلوط هر نژادی اگر با بازیکن تروبرد سوار بازی کنید عقب می‌مونی و کاری از پیش نمی‌بری. برای چوگان اسب با دهان نرم و سرعت و چرخش خیلی تند مناسب هست که برای بازی هندیکاپ بالا سه ویژگی مورد نیاز هست.

ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره هشت بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با امیررضا بهبدی کلیک کنید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید