لطفا خيلى خلاصه برنامهی كاريِ هفتگى يك اسب با قد ١٧٠ و كمر خيلى بلند و دست و پاى كوتاه ولى سالم رو در لول ١٣٥ توضيح بديد. سن اسب ٩ سال و اسب گردنی کوتاه دارد.
خب حالا این اسب رو از کجا پیدا کنیم؟ باید پیداش کنم سوارش بشم و در موردش بگم. باید اون اسب رو ببینی و تو همون لحظه ببینی مشکل از کجاست، ضعف تو کمره یا تو دست و پا یا اصلن ضعف تو مغزشه. این دیدن در لحظه برنامهی کاری رو میسازه برای اون اسب. شما نمیشه از راه دور یه کار روزمره رو برای اون اسب در نظر بگیری. باید باشه و ببینی.
اگر اسبى كه شما با آن كار ميكنيد آبخورى را بجود ودر حين كار سواره دندانهايش را روى هم فشار دهد به نشانه عصبانيت براى رفع مشكل چه ميكنيد؟
اون هم بستگی به شرایط اسب داره. گاهی تعویض دهنه، گاهی تعویض سوار، تعویض خوراک، یه وقت ممکنه یه بار سواری در هفته و کار کشیدن تو لنژ مفید باشه. قاعده و فرمول نداره چون اسب موجود زندهاست. دو به علاوه دوی اسب ممکنه بشه ده، یه وقتایی هم صفر.
به نظر خود شما قبل از سفر به اروپا اوضاع مسابقه، سواری و کار با اسب و سوار شما بهتر بود یا بعدش؟
تغییر یه چیز گاهی یه ضعفهای میاره. گاهی وقتی از سفر بر میگردم اسبهام اون چیزی که میخوام نیستند، به نظرم تو این شرایط یه چیزهایی یاد میگیری، تو رفتار با اسب، ترین اسب، رفتار با سوار، به نظرم تجربهی خوبی بود برام.
به نظر شما به صورت ژنتیکی رهبر هستید. نظر خودتون این هست؟
من از بچگی کار کردم. شاید این باشه. من از بچگی تو کار بودم و کار کردم. شاید مجبور بودم مدیریت کنم شاید.
نقطه عطف سوارکاری شما کجا بوده؟
حس میکنم لحظهای که با مجید شریفی شروع به کار کردم. یه وقتی یه اتفاقی همه چیو عوض میکنه.
اولین مربی که باهاش مقام آوردید؟
محمد رضا طراحیان.
متن کامل این گفتگو را در مجله شماره یازده ایران هورسی بخوانید.
بخش های دیگر مصاحبه با رامین شهابی را با کلیک در اینجا ببینید.