برشی از گفتگو با اقای احسان ترکی

تعامل جامعه دامپزشکی رو با مدیریت سوارکاری و سوارکاران چطور می‌بینید؟ پیشنهادی برای بهبود این شرایط دارید؟
بعضی وقت‌ها دامپزشک مجبوره علیرغم میل باطنی‌اش بر حسب شرایط یه سری کارها رو انجام بده. شما تصور کنید تو خارج خیلی‌ها خودشون مزرعه دارند و شاید هزینه‌های نگهداری‌شون کمتر باشه اما تو ایران اسب هزینه‌ی سنگین پانسیون داره. هزینه‌ی مکمل و دارو و درمان داره و نگهداری اسب هزینه بره چون پرورش اسب به هر حال داره به صنعت تبدیل می‌شه. شما تو این شرایط مجبورید بخش اقتصادی رو یه بحث درمانی و عاطفی داستان ترجیح بدی. تعاملی هم که وجود داره بین بخش‌ها به نظر من تعامل جدی نیست. چون تعامل روزانه و پیشگیرانه بین دامپزشک و بخش‌های دیگه برقرار نمی‌شه و ممکنه یه مربی بر حسب نیاز به یه دامپزشک

مراجعه کنه و بخواد که اسبش معاینه و بررسی بشه نظر دامپزشک هم بر حسب شرایط ممکنه تغییر بکنه. تعامل خیلی جدی نیست پس سیستم مدیریتی خیلی جدی هم وجود نداره. البته من شکل کمرنگ‌تر این جریان ارتباط دو طرفه دامپزشک و جامعه‌ی سوارکاری خارج از ایران هم دیدم. چون اون‌ها پرستیژ و دیسیپلین بهتری دارن و کاری که انجام می‌دن اینه که قوانین خیلی محکمی وضع کردند و همه هم تقریبا به اون قوانین احترام می‌گذارند.
این قوانین بین چه دسته‌ای وضع شده. بین سیستم دامپزشکی و فدراسیون‌ها؟
ببینید اون جا یه سری مراکز پرورش اسب هستش و یه سری مراکز درمانی اسب و فدراسیون‌ها هم هستند. این‌ها همه‌شون با هم در ارتباط و همکاری نزدیک هستند. یعنی مرکز درمانی گزارش‌هاشو اعلام می‌کنه. در مورد بیماری‌ها این که چه بیماری ممکنه مجاز باشه برای شرکت اسب و چه بیماری‌هایی نه. سوارکارها خیلی به این قوانین پایبند هستند. یادم نمی‌ره تو آلمان روی یه اسب کار اندام حرکتی انجام می‌دادیم و مشکوک شدیم به یه قسمتی و باید اون ناحیه بی‌حس می‌شد توسط لیدوکایین تا مشخص بشه درد از کجاست. اون‌ها شروع کردند کلی تماس گرفتن که این دارو اگر استفاده بشه شرایط شرکت این اسب تو مسابقه چیه؟ در صورتی که اون اسب تو مسابقه‌ی خیلی مهمی هم قرار نبود شرکت کنه. به خاطر همین داروی بی‌حسی ساده هم اوسبو تو مسابقه شرکت ندادند و منتظر شدند دارو از بدن اسب بره بیرون. ما اما تو ایران در یه سری موارد خاص نمونه گیری دوپینگ رو انجام می دیم که البته شرایط اقتصادی و دیگر محدودیت‌ها این رو ایجاب می‌کنه ولی خب تعامل خیلی جدی وجود نداره بین فدراسیون، سوارکارها و دامپزشک‌ها. یه چیزی که هست اینه که تقریبا هر وقت اتفاقی می‌افته همه تو اون زمان با هم به تفاهم می‌رسن نه از قبل. قوانین خیلی جدی در مورد بعضی از مسایل شاید وجود نداشته باشه.
دامپزشکی امروز ایران رو به صورت مستقل در چه جایگاهی می‌بینید و فکر می‌کنید آیا دامپزشکی ایران همپای پیشرفت نسبی سوارکاری ایران پیشرفت داشته، اگر نه آسیب شناسی می کنید این مساله رو؟
ببینید دامپزشکی اسب‌ واقعا سطح خوبی داره. مشکلی که داریم واقعا مشکل امکانات هست. من مثلا دامپزشک‌های خودمون رو که مقایسه می‌کنم البته نه همه دامپزشک‌ها، تعدادی از اون‌ها مد نظرمه. دامپزشکا سطح خوب و قابل قبولی دارند و مشکلاتی که داریم بیشتر به خاطر امکانات پایین و زیر ساخت‌های نا مناسب هست نه سطح علمی دامپزشک‌ها. چون ما همگی تو این مدت تجربه لازم رو کسب کردیم و با بدترین شرایط سعی کردیم که بهترین نتیجه رو بگیریم و من فکر می‌کنم جایگاه خوبی داریم و مشکلاتی که داریم بیشتر تجهیزاتی است.

ادامه ی این مطلب را در مجله شماره هفت بخوانید.

برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با احسان ترکی کلیک کنید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید