برشی از گفتگو با اقای مسعود یزدی

یه روز کاری یه سوارکار یا درسور چطور هست. اگر نیازی به تفکیک این دو هست بفرماید.
اصل داستان درساژ رو نظم و آرامش و ریتمه. یعنی اسب هم باید نظم داشته باشه هم ریتم و هم آرامش. اسب درساژ باید یه سری کارهارو روزانه انجام بده. این توضیح رو بدم که درساژی که از تلویزیون یا مستقیم تو یه کشور خارجی می‌بینیم با این چیزی که تو ایران انجام می‌شه خیلی متفاوته. چرا متفاوته؟ چون انتظاری که آدم‌ها از درساژ دارن با چیزی که تو ایران انجام می‌شه خیلی فرق داره. درساژ یه کار زمان بر و بسیار بسیار وقت گیر و هزینه برداره. باید برای درساژ پشتکار زیادی داشت و هزینه زیادی کرد و این هزینه الزاما مادی نیست. هزینه احساست هست، هزینه صاحب اسب هست که باید

اسبش رو در اختیار این کار بذاره. نتیجه این که درساژی که تو ایران داره اجرا می‌شه شاید به نظر خیلیا ساده بیاد اما همین درساژ متفاوت با دنیا دست کم به سه سال زمان نیاز داره. اگر بخوای تو یه مانژ شصت در بیست این کارو انجام بدی و نمره هم بگیری باید اسبت هم تحرک و تجمع هم داشته باشه و هم به دهنه باشه. این دقیقا یعنی سه چهار سال کار مداوم. توی یه روز کاری من دوست دارم به اسبم نزدیک بشم. احساسم رو بهش انتقال بدم و سعی کنم اسبم رو به آرامش برسونم چون این مساله فوق تصور مهمه که اسبت رو به آرامش برسونی که اسبت هم بتونه با آرامش و بدون مقاومت برات کار انجام بده.

ادامه ی این مطلب را در نسخه کامل مجله شماره سه بخوانید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید