برشی از گفتگو با خانم فائزه غروی

اولین صدای شیهه اسب رو چه زمانی شنیدید؟ آیا این شیهه متعلق بود به اولین اسبی که در زندگی دیدید؟
نه به خاطر نمی‌آرم. چون از بچگی به حیوان‌ها علاقه داشتم و فکر کنم که از همون بچگی اسب رو می‌دیدم و در خاطرات بچگیم همیشه به یاد دارم در شمال و کنار دریا اسب سوار می‌شدم.

بیاید به اولین پیاده شدن تون از اسب کمی فکر کنید، درباره‌اش برامون بگید؟
برای من روی اسب امنیت بیشتری بود تا زمین. چون این قدر علاقه داشتم به اسب که پشتش حس بهتری داشتم. لحظه‌ای که پایین اومدم هیجانی که داشتم و

حس خوب اون لحظه رو به یاد می‌آرم.

اگر سیصد سال پیش زندگی می‌کردید و‌ یک سردار جنگی بودید با اسب زخم خورده‌تون چه می‌کردید وقتی سایه شمشیر دشمن خودتون رو حتا تهدید می‌کرد؟
صد درصد اولین کاری که ناخوداگاه می‌کردم دفاع از اسبم بود. تصور همچین چیزی بغض به گلوی من میاره. نه تنها اسب هر موجود دیگه‌ای رو اگه تو درد ببینم حسی دارم که در کلام نمیاد و هر کاری رو می‌کنم که این درد رو ازش بگیرم.

ادامه این مطلب را در نسخه کامل مجله شماره هفت بخوانید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید