گفت و گو با عکاس صنعت اسب؛ من خراسانی ام، از سرزمین اسب های تیز تک ایران زمین

خراسان با تمام تنوع فرهنگی و قومی اش، مشترکات بسیاری را دستمایه دوستی و همدلی قومی قرار داده است که از دیرباز چهره تاریخی سرزمین خورشید راشکل داده است که در این میان اسب جایگاهی بی رغیب دارد؛ از تولید اسب چناران توسط نادر تا ده ها داستان تاریخی دیگر گواه این مهم هستند.

من نیز خراسانی ام و از سرزمین اسب های تیز تک ایران زمین… و همین موضوع بزرگترین انگیزه من در عکاسی و ساخت فیلم مستند درباره اسب ترکمن بوده است.

حامد ظـریفیان، متولد مـرداد ماه 54، دانش آموخته مدرسه پژوهش های سینمایی هیلاج، عکاس، تصویر بردار و فیلمساز مستند در حوزه های مختلف به ویژه در صنعت اسب است که فعالیت های هنری اش را با نوشتن در مطبوعات محلی و تاتر آغاز کرده است.

در ابتدا از آغاز فعالیت های هنری تان برای ما بگویید؛ چه شد که به عکاسی از اسب روی آوردید؟

در آن سال ها که هنوز تکنولوژی دیجیتال به کمک فیلمسازی نیامده بود برای ما شهرستانی ها سینما رویای دست نیافتنی بود که بعد ها کم کم محقق شد… من پیش از فیلمسازی عکاسی را به صورت آنالوگ شروع کردم…. اما چندان جدی به این هنر نپرداختم. سال 1384 اولین فیلم مستندم به نام زمزمه سکوت را ساختم.

خوشبختانه این فیلم مورد توجه جشنواره ها قرار گرفت و به عنوان فیلم برگزیده جشنواره منطقه ای سینمای جوان شناخته شد و پس از آن در چندین جشنواره داخلی و بین المللی شرکت داده شد. در همان سال در سفری به بخش جرگلان با جناب آقای دکتر غیادی آشنا شدم که پیوند من با اسب از همان موقع به صورت جدی برقرار شد. پس از چندین فیلم مستند و داستانی دیگر ساختم و حالا حدود سه سال است که به صورت اختصاصی از اسب ترکمن عکاسی می کنم.

من هیچ وقت سوارکار نبودم. و جز گاهی اوقات که با دوستان ترکمنم برای تفریح سواری میکنم به صورت جدی به آن نپرداخته ام. اما سواری و اسب رویای دوم من پس از سینما است. سواری و اسب داری در خراسان حرفه ای جدی بوده است. پدران ما به آن بسیار اهمیت می داده اند. خراسان با تمام تنوع فرهنگی و قومی اش، مشترکات بسیاری را دستمایه دوستی و همدلی قومی قرار داده است که از دیرباز چهره تاریخی سرزمین خورشید راشکل داده است… اسب در این میان جایگاهی بی رغیب دارد. از تولید اسب چناران توسط نادر تا ده ها داستان تاریخی دیگر گواه این مهم هستند. من خراسانی ام و از سرزمین اسب های تیز تک ایران زمین… این بزرگترین انگیزه من در عکاسی و ساخت فیلم مستند درباره اسب ترکمن بوده است.

و‌ آغاز عشق و علاقه شما به اسب؟

راستش در جریان ساخت فیلم « زمزمه سکوت» صحنه هایی بود که می خواستم اسب را در کنار قالی ترکمن معرفی کنم. از جناب دکتر غیادی خواستم تا اسبی مناسب را از گله بزرگ آن روزهایش به ما معرفی کند که کار تصویر برداری را آغاز کنیم. یکی از مهتران گله اسبی بسیار زیبا و سمند رنگ را برای ما آماده کرد. این اسب « آلتین بای» کره لاچین خان از تولیدات خانم لوئیز بود… من با دیدن این اسب چون عاشقی شیدا بی قرار شدم و آن روز تصمیم گرفتم که این مظهر زیبایی را تا هستم ثبت کنم… این شروع ساخت مستند (بلوط آی ) بود . اما این کار برای من پروژه ای معمولی نبود. شروع به پژوهشی عمیق درباره اسب ترکمن در جرگلان کردم. تمام مکتوبات موجود را به هر ترتیب یافتم و خواندم. با مربیان و اسب داران جرگلان طرح دوستی ریختم و بسیار از این مهربانان آموختم. این فیلم در حدود 5 سال وقت از من گرفته است و بسیار دوستش دارم.

 

الان در مرحله تدوین هستیم و تا چند ماه دیگر آماده خواهد بود…. جرگلان را باید مرکز عشق به اسب دانست. چون با تمام فقر اقتصادی که گریبان این مردم مهربان را گرفته است. هنوز اسب مهمترین عامل شادی و نشاط این مردم بوده و هست. خانواده یزدانی که از مهمترین تولید کنندگان این منطقه بوده و هستند الگویی از عشق به این حیوان دوست داشتنی و پاسداران مهم ذخایر ژنتیکی این منطقه را تشکیل می دهند. من در کنارشان روزهای شادی را تجربه کرده ام…. این خانواده هم یکی از خیل مردم ترکمن هستند که همه با هم در خوب و بد و پاسداشت این گرانمایه دوست دیرین آدمی مشغول هستند.

 

عکاسی از اسب چه تفاوت های با سایر رشته های عکاسی دارد؟

در عکاسی از اسب نکته ها و ریزه کاری های بسیاری هست که مخصوص عکاسی از اسب است. شما ضمن اطلاع کافی از عکاسی باید که با شناخت از اسب، خصوصیات و خلقیات این حیوان نجیب و نوع عادات و رفتارهای آن به عکاسی از اسب بپردازید. اسب حیوان هوشمندی است که با انسان رابطه ای نزدیک دارد و به عنوان عکاس باید بدانید که چگونه از این هوش بالا و رابطه دوستانه به نفع عکاسی سود ببرید.

وضعیت صنعت اسب در خراسان شمالی را چطور ارزیابی می کنید؟

متاسفانه در خراسان شمالی به علت نبودن زیر ساخت های بنیادی و لازم این صنعت، اسب داری نوین و علمی کلا وجود ندارد و این خود بدترین ضربه را بر پیکر این صنعت وارد می کند. متاسفانه مسولان استانی نه تنها از این ظرفیت بزرگ بی اطلاع هستند بلکه به خواست علاقمندان و فعالان این عرصه هم کاملا بی توجه هستند. هیئت سوارکاری در استان بی خاصیت وبی تفاوت به این مهم است و ما هم دست مان از زمین و زمان کوتاه است. همین عامل سبب شده است که در استان خراسان شمالی جز گونه بومی استان اسب دیگری وجود نداشته باشد (البته در کنار دوخون ها که فراوانند) و به همین خاطر من تجربه عکاسی از اسب های دیگر را ندارم. اما بسیار علاقمند به عکاسی به خصوص از نژاد اصیل عرب ایران هستم و امیدوارم روزی به آن دست یابم.

وضعیت اسب در استان خراسان شمالی دردناک است. جولان دوخون های بی کیفیت و عدم رسیدگی مسولین و وضعیت دردناک فقر در بین خانواده های اسب دار ترکمن باعث می شود که به آینده ای روشن امید چندانی نداشته باشم. اسب داری و سوارکاری احتیاج مبرمی به زیرساخت های اساسی دارد که از عهده اسب داران خارج است. امیدوارم روزی برسد که این هراس از بی فردایی را نداشته باشیم.

 

ارتباطت با سایر عکاسان صنعت اسب چگونه است؟

دوستی به نام خانم کری جو استوارت که ایشان هم عکاسی از اسب رو جدی میگیرند چندی پیش به ایران آمد و ما باهم تجربه خوبی در عکاسی از اسب داشتیم. چند عکاس دیگر هم هستند که من سایت ها و عکس هاشان رو درفضای مجازی دنبال می کنم. اما اسامی آنها را به یاد ندارم.

شیرین ترین و تلخ ترین خاطراتتان در این عرصه را برای ما تعریف کنید؛

شیرین ترین خاطره عکاسی از اسب برای من صحنه تولد کره اسبی در روستای گز بود که به محض به دنیا آمدنش آنجابودم و جالب که این که مادیان مادر اصلا غریبی نکرد و مرا که هر روز به دیدنش می رفتم می شناخت و اجازه داد که همان لحظه که هنوز مشغول لیسیدن کره بود کره اش را در بغل بگیرم و ببوسمش و خانم کِری جو این لحظه را ثبت کرده است و بد ترین خاطره در جریان جشن اسب امسال در عشق آباد بود که رییس جمهور ترکمنستان از اسب به زمین افتاده بود و من هم عکس های خوبی از ان لحظه گرفته بودم اما در نهایت توقیف شدند.


و کلام آخر؟

جا دارد بگویم که از شادترین لحظات کار کردن برای من، تجربه عکاسی در کنار دوستان و استادانی است چون افشین بختیار، حسن غفاری وسیامک ایمانپور وغیره؛ و همچنین در حیطه فیلم مستند جناب آقای فرهاد ورهرام همیشه به من لطف داشته و راهنمای من بوده اند، که همین جا از مهربانی آنها سپاسگذارم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید