مجله دنیای اسب شماره 33

 

 

در سال گذشته حضور فيزيكي رئيس فدراسيون در فدراسیون بر كسي پوشيده نيست ودر شنوندگي صحبتها تمام وكمال در اختيار جامعه سواري بوده اند  همچنین شرکت در برخی مسابقات خارجی نیز قابل تامل است اما برخي نكات ظريف در فدراسيون وجود دارد كه به ترتيب به آن مي پردازم .

1- شنونده بودن با گوش دادن دومقوله جدا از هم است آيا سرپرست محترم فدراسيون قدرت آناليز وتجزيه وتحليل آنچه را شنيده است دارا مي باشد ويا مشاوان متخصص وصادقي دارند كه با آنها به شنيده ها گوش دهد وحرف صحيح را بكار بسته است ؟

2- مسافرت های متعددبه كشورها ی مختلف آيا توجيه درستي دارد وآيا بهتر نبود در بعضي از آنها كه واقعا نياز به حضور سرپرست فدراسيون نبود چند كارشناس وخبره هاحضور پيدا مي كردند شايد ره آورد بيشتري داشته است .

3- حضور بسيار زياد آقاي سرپرست فدراسيون در برنامه هاي مختلف ورسانه ها آيا واقعا به معناي ارائه گزارش وآشنا نمودن مردم با اسب وورزشهاي سواري است ويا بيشتر به نمايش وابعاد تبليغاتي آن انديشيده شده است ؟بطور مثال ايشان در برنامه اي راديويي رياست فدراسيون را برآيندي از جامعه سواري مي دانند آيا براستي آقاي حيدري چنين است ؟

4- يكي از عملكردهاي برجسته فدراسيون تشكيل كميته هاي مختلف بوده كه  سرپرست محترم در هر فرصتي كميته اي تشکیل داده است  اما نكته حائز اهميت اينكه مسئولان چند کمیته  همان افراد زمان  ریاست تابش هستند اين عمل بدین معنی است که  انتخاب آنها درست بوده وهمچنان باید درراس آن کمیته ها باشند مثال بارز آن كميته درساژ مي باشد آيا اين موضوع صحت ندارد ؟

5- انتخاب برخي افراد در راس كميته ها كه مشكلاتي همانند عدم تخصص ،عدم مدارك دانشگاهي وغيره دارند برچه اساسي صورت گرفته است ؟

6- افزايش حق ثبت نام مسابقات  ودريافت هزينه هاي گزاف براي شركت در كلاسها بر اساس چه معيار حمايتي صورت گرفته است بطور مثال هزینه حضور در كلاس درساژ 000/000/7ريال بوده است

7- عدم ارائه برنامه مدون کوتاه مدت وبلند مدت  براي سيستم فدراسیون نشان دهنده چه نوع سبک مديريتي است ؟

8- سيستم اسبدواني بدون هيچ تغييري همچنان لاک پشتی درحال حرکت  است وهمچنان گفته می شود ضرر ده است !! آيا اين حياط خلوت سرپرست فدراسیون نيست؟  چرا الگويي صحيح براي آن پي ريزي نمي شود ؟

9- چرا سرپرست فدراسیون تلاشی در جهت انتخابات هیئت استان تهران نمی کند وترجیح می دهد مهمترین هیئت سوارکاری کشور کماکان با سرپرست اداره شود 

10- انتصاب مدیر مجموعه سوارکاری نوروز آباد براساس چه پارامترها وسوابق وتوانایی صورت گرفته است ؟آیا گزینه های بهتری وجود نداشته است ؟

11- آیا تغییری در اطلاع رسانی سریعتر وشفاف تر عملکرد  معاونت فنی شده است؟ 

باری از ظواهر امر چنین برمی آید که سرپرست محترم فدراسیون تلاش می نماید همگان را راضی نموده وروزگار را سپری کند غافل از اینکه ایشان باید دانایان را جذب وکاری کارستان کند وتلاش نماید فدراسیون را ماوای عالمان این حوزه نماید واگر چنین نکند راه را به خطا رفته است .

آنچه در یکسال گذشته شاهدش بودیم چنگی به دل نزد، امید است اتفاقی نو در افتد  

……..

يكسال از تصويب قانون دامپروري در خصوص اصلاح نژاد اسب گذشته وهنوز هم هر ارگاني ساز خود را مي زند وسرنوشت متولي اسب در هاله اي از ابهام به سر مي برد .

جهاد سازندگي بر اساس قانون،  متولي اسب مي باشد اما درگير برخي مسائل حاشيه اي واختلاف سليقه هاي متفاوت است وبه نوعي نتوانست قيوميت اسب را تمام وكمال برعهده بگيرد از آن طرف فدراسيون سواركاري پيشينه 40 ساله خود در عرصه صدور شناسنامه وتبارنامه را يدك مي كشد و اطلاعات خود را نيز به هيچ كس نمي دهد و…

……..

يكي از مواد اصلي در رژيم غذائي اقوام قرقيز خوردن گوشت اسب است . اسبهاي ميان سالهاي 4 تا 5 داري گوشت خوشمزه ميباشند . انها گوشت اسب را در مواقع و مناسبتهاي مختلف صرف ميكنند. معمولا در هنگام عروسي و ضيافت ان از گوشت اسب استفاده نميكنندبلكه در موقع عزا و مرگ پدر يا مادر به مهمانان گوشت اسب ميدهند . همچنين پس از بناي ساختمان خانه مسكوني براي وليمه اسب را ذبح كرده و به مهمانان ميدهند. 

 

طرز كشتن و ذبح كردن اسب نيز همانند ذبح گاو است ابتدا دست وپاي ان را بسته و با خنجر و يا كارد تيز سرش را از بدن ان جدا ميكنند .بهترين جائي كه مصرف كنندگان گوشت اسب دوست…

………

 

 

دومين نمايشگاه بين المللي صنعت اسب  ايران «I.I.H.I.E 2012 « در مورخه 17الي20 خردادماه 1391 با مجوز سازمان توسعه تجارت ايران وبا همكاري فدراسيون چوگان وفدراسيون سواركاري جمهوري اسلامي ايران در محل نمايشگاهي هتل المپيك تهران ودر فضاي تحت پوشش 3000 متر مربع شامل سالن هاي A,B وفضاي باز اطراف سالن هاي مذكور برگزار گرديد .

نمايشگاه امسال با حضور معاونت محترم وزير ورزش جناب آقاي سجادي رسما افتتاح گرديد وبمدت 4 روز پذيراي علاقه مندان صنعت اسب كشوربوده است .

از چهره هاي سياسي واداري   بازديد كننده نمايشگاه….

 

…..

 

 

چوگان بازمتبحــري كه در پرش با اسب نيز قهرمـــــــان  شد:

آقاي فریدون  غريب در سال  1320در منطقه بي بالان از حوزه رودسر متولد شده است ايشان در سال 1337 به ارتش با درجه گروهباني  وارد شده سپس از دانشكده افسري در رسته سوار  فارغ التحصيل شده است . 

ايشان ابتدا در تيپ زرهي شيراز مشغول به خدمت شد وبعدها از ارتش منفك وبه ژاندارمري منتقل شد وبدليل اينكه سرلشكر وزيري در صدد تاسيس تيم چوگان در ژاندارمري  بود لذا با بكارگيري ايشان تيم چوگان را راه اندازي نمود .

ايشان در خصوص اساتيدش گفت كه  در ابتدا با جناب سرهنگ بودويي وسپس با استاد مرحوم نشاطي سواري را فرا گرفت  وبعدها..

………………..

“اسبم لاغر است “،  ” حیوانم پوست و استخوان شده “، ” اسبم وزن نمی گیرد “…  این ها همه حرف است و شما یا هر کس دیگر می تواند روی اسبتان هر اسمی که دلش خواست بگذارد! اما لاغری اسب اسم بیماری نیست، حتی نشانه بیماری خاصّی هم نیست، صرفا علامتی است هشدار دهنده در مورد خواه وضعیت بدنی و سلامت خود اسب یا محیط و تغذیه اسب.

به خاطر داشته باشید که ما تنها وقتی نام مشکل اسب را لاغری او مطرح میکنیم که نتوانسته باشیم دلیل و علّت واضح و قابل قبولی برای مشکل کاهش وزن او پیدا کرده باشیم. فرضا در اسبی که به عفونت مزمن مفصلی مبتلا است، حتی اگر مسأله کاهش وزن شدید در کوتاه ترین زمان ها اتفاق افتاده باشد، دیگر مشکل لاغری ( به صورت اولیه) مطرح نیست بلکه در این جا مسأله عفونت و تبعات آن از جمله کاهش وزن مطرح می باشد. بنابراین وقتی که با یک اسب لاغر روبرو می شویم، باید که به دو مسأله توجه داشته باشیم:

خواه ما نتوانسته ایم علت لاغری یا بهتر بگوئیم بیماری موجد لاغری اسب را تشخیص بدهیم و از سر کوتاهی ماست که هنوز نام مشکل حیوان، لاغری او مانده یا هم اینکه در آن اسب لاغر، اساسا بیماری ای نیست و لاجرم علامت بالینی یا تغییر آزمایشگاهی ای نیست که قابل ردیابی کردن باشد. درچنین شرایطی این شیوه پرورش یا کاستی های آن است که به لاغری دام منجر گشته است.

پس اول سؤال پیش روی ما این است…

 

……..

 

اگر در کره اسبهای شما این اتفاق بیافتد مطمئن باشید که یک رفتار طبیعی است .

دستگاه گوارش کره اسبها برای تجزیه غلات و علوفه طراحی نشده است . مواد مغذی آنها از شیر تامین میشود .

لاکتاز و مالتوز (آنزیمهای گوارشی) در این سن برای تجزیه قندموجود در شیر در دسترس نمیباشند .

دستگاه گوارش کره اسبها در حدود 3 ماهگی شروع به تغییر میکند ، و توانایی هضم علوفه و غلات را پیدا میکند .

 

کره اسبها در این زمان به فلور میکروبی (جمعیت میکروبی دستگاه گوارش) احتیاج دارند . کود اسبهای بالغ حاوی میکروبهایی است که در دستگاه گوارش و روده بزرگ آنها زندگی میکنند .

این اولین غذای جامدی است که به دستگاه گوارش کره اسبها وارد میشود .

برخی پرورش دهنده ها از پروبیوتیکها استفاده میکنند که در کره اسبها به گسترش هرچه بهتر جمعیت میکروبی و وسعت دستگاه گوارشی کمک میکند .

برخی از اسبهای بزرگ برای افزایش جمعیت میکروبی روده خلفی کود خواری میکنند ، که مورد پسند آنها نیست یا به عبارتی دوست ندارند….

 

……….

این جشنواره طی روزهای 28 و29 خرداد ماه در باشگاه سوارکاری خوراسگان اصفهان وباشرکت 187راس اسب از نژادهای دره شوری وکرد ازشهرستانهای مختلف کشور وبه همت هیئت سوارکاری اصفهان برگزار شد.

روز اول این رویداد مربوط به اسبان دره شوری بود که تعداد79 راس اسب در آن حضور داشتند سرداور میدان آقای مهدی  جمشیدخانی وداوران آقایان امیرامان الله دره شوری ،سهراب فرهنگ دره شوری ،علی سیفی ،اردشیر مسکوب ،علی دهقان وامیر حسین یزدان پناه بوده اند .

از زیبایی جشنواره برپایی سیاه چادران ایل قشقایی به همراه تیراندازی ومراسم شادی وپایکوبی محلی این قوم اصیل ایرانی بوده است که جذابیت جشنواره را دوچندان کرده بود .

اسبهایی که حائز مقام  اول شده اند عبارتند از :

نریان تاراج متعلق به آقای حاج قاسم  کاظمی در گروه 2 ساله ها ،نریان طوفان متعلق به آقای احمد سهیلی پور در گروه نریانهای 4 تا6 سال ونریان تیز تک به مالکیت آقای حسن فتاحی در گروه نریانهای بزرگسال 

بیشترین تعداد اسب های  شرکت کننده در روز مسابقه مربوط به مزرعه تولید وپرورش اسب دره شوری باجلان بود که در گروههای آیندگان  و 1 ساله ها بیشترین مقامها را به خود اختصاص داد ند .

روز دوم جشنواره که مصادف با عید مبعث حضرت رسول اکرم بود با استقبال بی نظیر تماشاگران وخانواده های علاقه مند به این رشته وبا حضور 108 راس اسب از نژاد اسبان کرد برگزار گردید…

 

…..

 

 

…  البته همه ی خاطرات من با شکوه است و من خط به  خط آنها را حفظ هستم. آن سال ها هر 6 ماه یک نفر در میدان جلالیه جان می باخت، دلیلش هم حضور سوارکاران ترکمن بود که با رندی و چابکی زیادی همیشه به دنبال قهرمانی بودند و در میدان کورس به طرفه العینی بند رکاب سوارکار رقیب را می زدند و لحظه ای بعد اسبی با سوارکارش سرنگون می شد واز دور خارج می گشت و من در چنین میدانی مسابقه می دادم و پا به پای آنها پیش می رفتم.

وقتی می گویم مسابقه شاید شما  تصویری شیک و زیبا با نرده ها و موانع و سایر آلات امروزی پیش چشمتان بیاید ولی پیست سوارکاری آن روزها خودش یکی از قاتلان سوارکاران بود، هر10 تا 12 متر یک میله ی قطور در زمین فرو کرده بودند که ارتفاع آن تا سینه ی اسب ها بود و طناب های کلفتی را دور آنها قلاب پیچ کرده بودند و به این ترتیب دایره ی مرکزی پیست که خیلی هم شبیه دایره نبود، شکل می گرفت و زمین هم که مصیبت های خودش را داشت. از همه مهمتر اینکه دایره ی مسابقه، خط بیرونی نداشت یعنی  فقط طناب ها بودند که نزدیکترین و کوتاهترین مساحت دایره ی مسابقه را تشکیل می دادند و عرض دایره ی کورس نامحدود بود و به کانال آب کرج و تپه ها ختم می شد و گاهی برای کسانی که به اصطلاح امروزی ها زیاد دور بر می داشتند و نمی توانستند اسبشان را…

 

…

هنگام سواری، شما نباید با حرکت اسب همراه شوید این کار اسب است که با حرکت طبیعی خود نشست و بدن شمارا با خود همراه سازد، همانند کاری که در گام قدم انجام دادید. با حفظ نرمی و انعطاف در مفصل لگن به ران و آزادی و تعادل حرکت سر و گردن و کمر بلند و کشیده به سمت مرکز ثقل و عمق زین. اجازه ندهید قسمت پایین مهره کمر به سمت داخل سفت و منقبض شود با این کار دچار عارضه نشست چنگالی میشوید و منطقه لگن به روی زین میچرخد. در عین حال اجازه ندهید عضلات و مهره های کمرتان  سفت منقبض شوند. در قسمت مفصل لگن به ران و ناحیه لگن منطقه ضربه گیری وجود دارد . از طرف دیگر پاها به ناحیه لگنی در نزدیکی مفصل لگن به ران متصل هستند و استخوانهای نشیمنگاه مستقیم زیر این مفصل واقع شده است . جذب ضربات حاصل از یورتمه توسط مفاصل زمانی صورت میگیرد که استخوانهای نشیمنگاه بصورت مساوی در عمق زین مستقر باشند .  اگر هفت مهره بالای استخوان خاجی را گود کنید و ناحیه جلوی لگن را به سمت زین بچرخانید استخوان دنبالچه دقیقا روی و بالای استخوانهای نشیمن قرار میگیرد و ضربه گیرها را از دست میدهید و نشستی ناراحت برای سوار و اسب درست میشود.  عضلات باسن که در زیر استخوان دنبالچه واقع شده اند، میتوانند ضربه گیرهای خوبی برای جذب حرکات یورتمه باشند. آنها بصورت ضربه گیر عمل کرده و میتوان تصور کرد مانند پد فوم های تمیز کننده ها در زیر استخوانها هستند . زمانی که در مرکز ثقل اسب مستقر شدید برای تمرین یورتمه نشسته سه ، چهار گام یورتمه نشسته بروید و سپس با یک انتقالی معکوس نرم به گام قدم برگردید. در طول مدت زمان اعمال انتقالی معکوس ، نفس بکشید. این تمرین را چندین مرتبه تکرار کنید، در یورتمه نشسته شما نیازمند پایین تنه ای به غایت آرام و نرم…

…

شرح تمرین:

درچهارنعل جمع ، گامها کوتاهتر ، حرکت پاها و خمیدگی مفاصل بیشتر از چهارنعل کار می باشد و سرو گردن بالا و خمیده وپشت اسب کاملا زیر بدنش قرار گرفته است. 

در این چهار نعل سر و گردن خمیدگی به سمت داخل دارد حتی زمانیکه در مسیری مستقیم حرکت می کنیم. تصاویر بیانگر قوس سر و گردن اسب هستند .

کاربرد:

چهارنعل جمع در دومین سطح درساژ و جهت بهبود کنترل درمسیرهای مدور بکار می رود.

هشدار:

برای انواع چهارنعل – بیش از حد معمول اسب را وادار نکنید که سرش را پائین ببرد ، چون دیگر قادر نخواهد بود پشتش را گرد کرده و پاها را کاملا زیر بدنش ببرد و به همین دلیل دستهایش را به سختی می تواند حرکت دهد.

سرعت اسب را بیش از حد کم نکنید چراکه آهنگ حرکت وهمچنین اریب پاها برهم می خورد و در قسمت قدامی حرکت با وقفه است و در قسمت خلفی اسب می دود.

 از مستقیم بودن حرکت سر اسب اطمینان پیدا کنید تا اسبتان حرکتی خرچنگ گونه با بدن بسیار جمع نداشته باشد …

……

1/7 /2012

در سومین دوره مسابقات بین المللی  3 ستاره در هاردنبرگ شمالی آلمان سوارکار چک  در بین  4 سوار دیگر 160 کیلومتر مسابقه را با موفقیت به پایان رساند .ترسا کوچارسکا با مادیان 9 ساله عرب خود به نام هایدی با سرعت 02/11 کیلومتر در ساعت  و 14 ساعت 31 دقیقه رمان کل سواری  تنها سوارکار 160 کیلومتر بود از انجاییکه یکی از سوارکاران به دلیل لنگش و 2 نفر دیگ ر به دلیل انصراف از مسابقه بیرون آمدند.  بلژیک در رده جوانان 120 کیلومتر  2 ستاره موفق شد به مقام نخست دست یابد  تقریبا 2 ساعت قبل از بقیه سوارکاران با اسب 9 ساله خود با سرعت 45/15 کیلومتر و زمان سواری 7:45:59 به مقام  اول دست یافت  . در رده بزرگسالان 120 دو ستاره نیز سوارکاری از هلند با اسب 11 ساله خود توانست رقیب اطریشی خود را با اسب 11 ساله پشت سر بگذارد. در ابتدای مسابقه سوارکاری اطریشی و اسبش 3 ثانیه جلوتر بودند . در مقام سوم سوارکار آلمانی با 9 :22:24 ثانیه (12 کیلومتر در ساعت ) قرار گرفت. در رده CEI یک ستاره 80 کیلومتر  نفرات اول و دوم از کشور آلمان و نفر سوم از عمان بود. نفر اول با زمان کل 05:27:38  و سرعت متوسط 15 کیلومتر در ساعت مسابقه را به پایان رساند. 

 

در این رویداد مسابقات استقامت ملی نیز جای داده شده بود که در 2 مسافت 61 کیلومترو 80 برگزار شد…

 

…

ماركو كوچر يكي از مهمترين اعضاي تيم RIESENBECK  مي باشد .او پرقدرت وبا صلابت مستقل وقابل اطمينان است .اوهرگز نقش يك رئيس را بازي  نمي كند اما يك نكته مهم آيا اويك عضو استخدامي به صورت معمولي است ؟خير او مهمتر است .اويك شريك براي ludger beer baum  مي باشد .

سالهاي زيادي در RIESENBECK كاركرده وپيشرفت او به سمت شهرت در اين زمان ها هيجان انگيز بوده است .

MARCO  KUTSCHERدر سال 1975 در OSTFRIESLAND شمالي متولد شد .

والدين او در يك باشگاه محلي به سواركاري مشغول بودند وفرزندان خود را با خود به آن محل  مي بردند .

ماركو وبرادرش فرانك كه 3 سال از او بزرگتر است به عضويت باشگاه در آمدند ودر تمام فعاليتهاي وتفريحات معمول ديگر شركت مي كردند . پدر ومادر  او توانستند مقداري زمين در كنار منزل خود خريداري كنند .در آنجا يك اسب پوني ويك ماديان  نگهداري مي كردند.نام او LIMINE ويك ماديان هانوورين بوده است .

ماركو با آن ماديان در رده نونهالان شركت مي كرد ودر رده هاي L.Mموفق بود وسريع به موفقيتهاي ديگري دست يافت …

……..

 

 

زمانیکه شغل مربی کودک و نونهال شدن را برای ادامه  بقاء و فعالیت خود در جامعه سوارکاری انتخاب میکنید باید از شرایط روحی و روانی متعادلی برخوردارباشید و با رعایت اخلاقیات، الگوی مناسبی برای شاگردانتان باشید. زمانیکه به درجات عالی برای کار کردن با اسبچه ها و تربیت کردن هر دوی آنها یعنی نونهال و اسبچه رسیدید دیگر خودتان به تنهایی متعلق به خود نیستید، در این زمان متعلق به جامعه آموزشی و فرهنگی هستید و مسئولیت بزرگی را برعهده دارید. خصوصا زمانیکه در ایران کنونی میخواهید این حرفه را پیشه کنید. چراکه هیچ ذهنیتی از این کار وجود ندارد و کار را کمی مشکلتر میکند. باید فردی صبور، با پشتکار، قوی، آگاه از مسائل روز جامعه، پاهای پولادین و اعصاب فولادین و روحیه ای شکست ناپذیر باشید. چراکه در دنیایی که مفهوم اسب، تنها قد و قواره و اندازه (هر چقدر بزرگتر، بهتر) و هر چه نافرمانبردار بودن و ورجه وورجه کن (به قول تبریزی ها خندر بازی کن و رقاص ) است و هر چه فرمانبردار و مطیع و آرام به نظر عوام بد و مریض و ناسالم است. و در جرگه میادین مسابقات سوارکاری، پیشرفت تا جایی است که جمله “نشست جوهر سواری” است تنها به صورت یک شعار درآمده و لق لقه زبانها شده اما چگونگی آموزش این فن هیچ کس را توان آموزش دادن نیست. آموزش صحیح نشست نکته مهمی است که فقط در شاگردان یک مربی…

…

ز نظر تاریخ طبیعی،اسب جانوری برخاسته از قاره امریکا با شکلی متفاوت با اندام امروزین خود که به قاره اسیا راه یافته،و مراحل تکامل خود راپیموده است.

دشتهای اسیای مرکزی و شرق ایران. نخستین عرصه جولان اسب های اهلی شده بوده واسب اهلی در جریان تاریخی ازخاور زمین،مسیری رو به غرب طی کرده است.

یکی از خاستگاه های اسب، سرزمین ماد یا ایلام قدیم شامل:کردستان، لرستان، همدان وشوش بوده که در این مناطق کوهستانی گیاه اسفست (اسپست) خوراک مطلوب اسب می روییده و مخصوص سرزمین ایران بوده است.

اگر بخواهیم از تمدن اسبداری سخن بگوییم نمی توان از تمدن ایلام، ماد،هخامنشی، نوشته های اوستا،تورات وسنگ نوشته های ایلامی وهخامنشی یاد نکرد.

اقوام اریایی از هزاره سوم قبل ازمیلاد مسیح به سرزمین ایران وهند مهاجرت کردند و هندوها که گرایش به پرورش گاو داشتند به خطا ان را می پرستیدند. اقوام اریایی ساکن ایران به پرورش اسب توجه بیشتری نمودند ودر اوستا از اسب و گردونه اسبی، زیاد نام برده شده است. کهن ترین منبعی که در ان نام ایلام ذکر شده متعلق به قرن بیست وهفتم قبل از میلاد میباشد.

شاهان سومری نیازمند اسب های ایلامی بوده اند . به گواهی تاریخ واثار کهن اسب به دستیاری ایرانیان به سرزمین بابل، مصر، ومیان رودان یا بین النهرین رسید. در قوانین همورابی از گاو،گوسفندو خوک نام برده شده ولی نامی از اسب نیست، اسب ،که ان را بابلی ها خر کوهی می نامیدند ،از منطقه پشتکوه لرستان زاگرس نامیده می شود به سرزمین بابل رسید. 

اشتیاق بابلی ها واشوریها به پرورش اسب متاخر از 1600 سال قبل از میلاد نیست.

درهجدهمین سلسله شاهان مصری یعنی 1300 سال قبل از میلاد، با گردونه های اسبی در مصر، اشنا می شویم.

استرابون مورخ یونانی نوشته است: در یمن اسب نیست در عربستان پرورش اسب نباید قدیمی تر از پایان سده چهارم قبل از میلاد باشد. 

خر کوهی را درنیزارهای بین النهرین رها میکنیم سری به سرزمین ماد و دشت های اسپرس واسب های نسایی که زیباترین اسبهای ایران هستند میزنیم در حالی که در مسیر حرکت اسب از شرق به غرب، در میان رودان که دروازه شمالی شبه جزیره عربستان است از پرورش اسب خبری نیست…

………….

شکی نیست که ورزش سوارکاری همراه با خطرات بسیاری است بالاخص اگر همراه با دویدن و پرش در سرعتهای بالا باشد. مدت مدیدی است که سوارکاران این واقعه را پذیرفته اند و میدانند که حادثه و آسیب‌دیدگی جزء لاینفک این ورزش میباشد. دلیل رخداد چنین حوادثی این است که با اینکه طبیعت و فطرت اسبها یکسان است، هریک از آنها ویژگیهای منحصر به فردی دارند که این ویژگیها خواه مثبت و یا منفی، متأثر از آموزشها و نحوه رفتار با آنهاست.

حوادث و آسیب دیدگیها اکثراً در مواقعی رخ میدهند که میزان مهارت سوارکار کمتر از مهارتهای آموخته شده به اسب باشد و اگر در این شرایط پوشش سوارکار نیز نامناسب باشد، احتمال وقوع حوادث وخیم برای وی بیشتر خواهد شد. در گذشته اکثر مطالب و اطلاعات منتشر شده تنها به صدمات احتمالی برای اسب پرداخته بوده‌اند و تنها در چند دهه اخیر است که موضوع آسیب دیدگی سوارکار نیز مورد توجه قرار گرفته است…

..

اصل تمرینات متنوع پرش مانند عبور از مسیرهای سخت و پریدن از موانع بلند کارایی و ژیمناستیک ها و کاوالتی ها ،عملکری خوب و نتیجه بخش در مسابقات پرش است . پرش خوب،پرشی است که امنیت کامل  و نرمی  و راحتی،  هم برای اسب و هم برای سوار باشد و هم اینکه آنان را متحّد سازد. پریدن احساس شگفت انگیز ی به سوار میدهد  و  تماشای مسابقات برای علاقمندان رشته پرش،بسیار زیبا است!

 

در اینجا برخی از ویژگی های یک پرش خوب را داریم.

 

در اسب: اسب در روش مستقیم و آزادانه ی حرکت به جلو،در تعادل خوبی قرار دارد.او برای مستقیم پریدن از مانع در مرکز،گام های بلند برمی دارد و در بهترین نقطه جهش قرار می گیرد.در هنگام برخاستن،اسب زانو های هر دو پاهای عقب خود را به اندازه و با قدرت به بالا و عقب  میکشد .شانه های او به سمت بالا می چرخند،دست هایش را بالا می آورد و آن ها را نرم و سبک خم می کند.سر و گردنش هم به سمت آنسوی مانع کشیده می شود و پایین می آید.و دور کمر خود را در قوس یا “باسکول” قرار می دهد.او پاهای عقب خود را یکسان و با قدرت تا می کند و دست هایش به نرمی،در تعادل و وضعیت خوبی قرار میگیرند.او،همواره قدرتمند به جلو می رود و گام های بلند بر می دارد. یک پرشکار خوب بیش از یک دوره ، آزادانه و با سرعت ثابت به جلو حرکت می کند.حتی تنظیم کردن بلند گام برداشتن او(اسب)،برای برخاستن خوب لازم است.او دارای آزادی عمل فوق العاده،در هنگام نیاز است.او آرام،اما با اراده است و عملکرد او همچون جریان یکنواخت به نظر می آید…

 

………

نویسنده: مهدیار پیرزاده

می گویند ورزش به عنوان پديده اي اجتماعي و فرهنگي از سوي انسانشناسان مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و تاثير قابل تامل و چشمگيرآن بر ارتقاي ارتباط های اجتماعي محرز گردیده است و فوتبال به عنوان گل سر سبدش، يكي از جلوه هاي بزرگ فرهنگ كارناوالي در دنیا معرفی شده است.

این ماجرای ورزشی  هم آب دارد، هم نان و هم هیجان ، غم دارد، شادی دارد، می تواند دردهای سرطانی بسیاری از بیماران را شفا دهد، می تواند آدم سالمی را به بستر بیماری بکشاند، می تواند جامعه ای را تحقیر کند و می تواند غرورملی یک کشور را به منجلاب بکشاند و….

همه ی ” من” های واقعی و کاذب برتر دنیا به اقتضای زمان و مکان در برابر هم و در کنار هم آرایش جنگی می چینند و هربیننده و تماشاگری، در حکم یک رهبر ، در ضمیر خویش به همذات پنداری با آنان می پردازد و گاهی خود را در نقش مکمل آنها جای می دهد، گل میزند ، هورا می کشد، گریه می کند و … این شاید یکی از جذاب ترین سرگرمی های جهان امروز انسان مدرن باشد.

و در این میان، چه سیاست ها و حزیمت ها که برای آن طراحی نکرده اند و چه سودهای کلانی  که به جیب نزده اند.چه باج ها و خراج ها و چه گروکشی ها که صورت نگرفته و…

هر چه هست امروزه  فوتبال از مرزهای بومی و قبیله ای فراتر رفته و در حیطه ی یک فرهنگ شادی و غم آور و یک پدیده ی متناقض نمای پر هیجان و تا حد بسیار زیادی غیر قابل پیش بینی ،محل عرضه و نمایش بسیاری از کالاها و خدمات دلالان جهان شده، جای دوری نرویم ، همین جام ملت های اروپا را در نظر بگیریم و ببینیم چه آدمها و افراد سرشناسی که در جای جای دنیا و به هر مرام و مسلکی اسیر آن نشده اند . حتی بی علاقه ترین افراد نیز در معرض بازخوردهای خبر آن بوده اند.

همین یکی دو هفته ی پیش بود که پرونده اش بسته شد و شب زنده داری هایمان تمام شد و از فردای آن روز، دوباره، تورم و تحریم و انرژی هسته ای جای  رونالدینهو، دلبوسکه ، ژاوی ، بوفون و پدیده ای به نام “ماریو بالوتلی” را در ادبیات روزمره ی هر روز صبح مردم ایران گرفت…

………………

 

خب  خب   خب ….  آخور خوب سلام ! 

هر قصه ای یه شروع داره یه پایان ، اما بعضی قصه ها نه معلومه  که کی شروع شدن ،نه معلومه که کی تموم می شن ! 

 

صبح همه اسبا راه افتادن  به سمت پیست  . دیانا و اقماری و زئوس با دمشون گردو میشکستن. شاهین و نسیم و خطر مونده  بودن تو باشگاه. خطر که نمیتونست بدوئه. شاهین و نسیمم که مال این حرفا نبودن. خطر داشت شروع میکرد به گوششون  خوندن که بعد از برگشتن اسبا ازمیدون وضع همه خوب میشه  که ما اومدم  بیرون . تو راه اکثرا  خمیازه  می کشیدن  . ته خط واسه همشون معلوم بود . سه تا نخاله جدید باید می رسیدن  به آخر . هیچکس جرأت قانون شکنی  نداشت  . اگه کسی می خواست از اون سه تا منتخب جلو بزنه یه قانون انکار ناپذیر اسبی می گفت  که باید از هر  اسب بالغ باشگا سه تا جفتک بخوره ! 

 

 فقط اسبایی که مزه جفتک خورد نو چشیدن  می دونن  سه ضربه ضربدر بیست یعنی چی ؟! بقول بابا بزرگم  اونی که این قانونو نوشته یا نمیدونسته جفتک چیه یا سواد نداشته ! 

 تو راه  دیانا اومد کنارم. مخصوصا یه کم ادرار کرد….

 

….

 درساژ ایران را چکونه میبینید و ارزیابی میکنید؟

بسیار مثبت میبینم، اول از همه زمانی که آمدم اینجا شاهد این بودم که همه سوارکاران از پوزیشن خوبی روی اسب برخوردار بودند حتی سوارکاران پرش،برای آنکه جاهایی که قبلا رفتم اینجوری نبودن،جاهایی رفتم که در بدو ورود باید روی نحوه قرار گرفتن سوارکارها روی اسب کار میکردم اما اینجا اینگونه نبود همه از پوزیشن خوبی روی اسب برخوردار هستندکه من را خیلی متعجب کرده و فکر میکنم ایران کشور بسیار خوبی است و آب و هوای خوبی داره برای من که از دبی آمدم (با خنده)

و با فضای خوبی در مسابقه جام زالدی مواجه شدم ، سازماندهی حرفه ای، طراحی بسیار زیبای باشگاه و فضای حرفه ای و خوبی که داشت ، بسیار متعجبم کرد.

 

• پس آینده خوبی برای آن میبینید؟

بله ! اگر تلاش برای پیشرفت ادامه پیدا کنه، مسابقات ادامه داشته باشه، که یکی از ضروری ترین نکات برای پیشرفت برگزاری زیاد و مکرر مسابقات که باعث کسب تجربه بیشتر سوارکاران و ارتقاء کار اسب ها میشه، حتما آینده بسیار خوبی رقم خواهد خورد…

…

 

اگرچه ممکن است دهنه زدن عمل پيچيده ای به نظر برسد ، اما می توان اصول کلی اش را به مراحل ساده تری تبديل کرد . بنابراين اگر به نظرتان کارساده ای نيست نگران نشويد .

برای ساده تر کردن ماجرا بايد بدانيم که دهنه ها با توجه به نوع کنترلی که اعمال می کنند به ۵ دسته اصلی تقسيم می شوند :

 

1 -| Snaffles : آب خوری ساده

2 -| doubles : دو دهنه 

3 -| pelhams : پلهم

4 -| gags : گگ ( هويزه )

5  -| bitless bridle : دهنه بدون قطعه در داخل دهان مانند هاکامو

 

در اين ميان گونه ای که داخل دهان قرار می گيرد و آن هايي که داخل دهان قرار نمی گيرند هرکدام جداگانه بررسی می شوند . واضح است که آن نوع دهنه ای که در داخل دهان اسب قرار می گيرد به نقاط داخلی که برای کنترل دهان در اختيار داريم مربوط می شود و آنهايي که خارج از دهان قرار می گيرند عمومًا نقاط خارجی که روی صورت اسب هستند را کنترل می کنند . به ياد داشته باشيد وقتي که دهنه درون دهان اسب قراردارد خودش کاری انجام نمی دهد و اين دست سوارکار است که در هر موقعيتی فعل و انفعالاتی را بوجود می آورد . محکم ترين دهنه ها وقتی فعال نباشند می توانند بسيار ملايم و سست شوند و خشن بودن دهنه به استفاده صحيح سوار کار از دستانش بستگی دارد .

 

نقاط کنترل

اگرچه برای کنترل اسب نقاط متعددی وجود دارد که يک سوارکار بصورت بالقوه آنها را برای برقراری ارتباط با اسب به کار می برد ، تنها جايي که به دهنه مربوط است و دهنه را درگير می کند سر اسب می باشد .

سراسب ، وزنه تعادل او ، بسيار سنگين است و از اين رو اسب برای حفظ تعادل سرش را تکان می دهد دهنه به سوار اجازه می دهد تا سر اسب را در حالت مطلوب قرارداده و آن را کنترل کند ….