خبر مرگ شبدیز؛ اسب خسرو پرویز

یکی از اسبان تاریخی ایران شبدیز یا شبرنگ اسب معروف رومی خسروپرویز است که مانند شب سیاه و بقولی چهار وجب از اسبان جهان بلندتر بود.

خسرو این اسب را بقدری دوست می داشت که از طعام مخصوص خود به او می داد، و سوگند خورده بود که هرگاه کسی خبر مرگ شبدیز را بوی رساند، بی درنگ کشته خواهد شد.

روزی که شبدیز مرد میرآخورشاه هراسان نزد باربد رامشگر مشهور خسرو رفت و چاره خواست . “باربد” او را دلداری داد و چون بخدمت خسرو رفت چنگ برگرفت و در ضمن آواز گفت که: “شبدیز دیگر نمی چمد و نمی جنبد و نمی خسبد.”

خسرو از شنیدن آن آواز بی اختیار فریاد زد:”بدبخت !مگر شبدیز مرده است؟”

باربد جواب داد: “شاه خود چنین فرماید! “خسرو گفت : “احسنت برتو که هم خود و هم دیگران را از مرگ خلاص کردی.” این قصه در برخی از داستانهای اروپایی نیز به صورت های گوناگون روایت شده است.

از آن جمله یکی قصه ملکه ی “تیردانه بوده است” است که به همین حیله شوهر خویش گورم پادشاه دانمارک را از مرگ فرزندانش “کنود دانیست” آگاه کرد و دیگری قصه ی اسب سفید و عزیز هانری چهارم پادشاه فرانسه که خبر مرگ او را نیز عیناً یکی از درباریان وی به تقلید “باربد” در دهان شاه گذاشت.

پس از مرگ شبدیز خسرو آن اسب را با تشریفات خسروانی به خاک سپرد، و دستور داد از او مجسمه ای سنگی ساختند و هروقت که برآن مجسمه نظر می کرد ،می گریست.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید