برشی از گفتگو با خام فائزه غروی

سوارکاری خانم ها رو از گذشته تا به حال برای ما موشکافی کنید. در حافظه جمعی ما شاید بیشتر از آقایون سوارکار اسم دو سه تا خانم سوارکار بیاد. خانم قره‌گزلو، خانم فیروز، خانم گلنار بختیار. من فکر می‌کنم در قسمت مهمی از سوارکاری ایران خانم‌ها حضور مهم و تاثیر گذار داشته اند. در مورد خانم فیروز که کارشون ابعاد جهانی داشته. چرا این فاصله پیش اومده الان در سوارکاری خانم‌ها و خانم‌های سوارکارکمتر به تاثیرگذاری قدیمی‌ترها هستند؟
من بیشتر این اسامی رو شنیدم و البته خانم فیروز نازنین رو دیدم. چون این اسامی جزو شنیده‌های من هستند از چیز زیادی نمی‌تونم بگم. به نظرم نگاه کردن به این قضیه با این دید و بررسی کردنش واقعا جنبه فرهنگی داره. خودتون هم گفتید دو نفر از این

خانم‌ها خارجی بودند. جنبه فرهنگی یعنی تبعیض جنسیتی و این مساله بسیار ریشه‌داره تو ایران و این شکاف عمیق فرهنگی در شاخه‌های دیگه‌ی اجتماع هم دیده می‌شه جدا از مساله‌ی سوارکاری، اگه بخوایم تو سوارکاری به این مساله نگاه کنیم چون کار کردن تو این رشته یه مقدار خاص هست، چه از نظر ساعت کاری و چه از نظر مدت زمانی که باید در اصطبل گذروند خانم‌ها کمتر به عنوان شغل به این رشته وارد می‌شن، خوشبختانه اصطبل ما یکی از اصطبلایی که سه چهار تا رایدر خانم توش دارن کار می‌کنن. یعنی این مساله داره جا می‌افته که خانم‌ها این کارو به عنوان یه شغل بهش نگاه کنن و این موضوع خیلی خوبه.
خب این سه چهار تا رایدر خانم چه مزیتی برای شما دارند؟
ببینید. کلا جنس خانم‌ها جنس لطیف‌تریه و برخورد با اسب یه لطافت خاصی می‌خواد و ترین کردن اسب، کارکردن با اسب، برخورد با اسب حوصله می‌خواد و مطمئنا اینها مزیت‌های یه رایدر خانم نسبت به یه رایدر آقاست. اون حوصله‌ای که دارند و اون لطافتی که دارند و عشق و علاقه‌ای که به اسب دارند و از خودشون بروز می‌دند باعث می‌شه اسب تو آرامش کار بکنه و این کار رو متفاوت و نتیجه رو بهتر می‌کنه.
چیزی که در اروپا جزو رویه کاری رایج هست. اکثر پرستارها و مهترهای اسب خانم هستند.
بله چون اسب یه موجودی هست که واقعا باید مهتری شو کرد. پرستاری کامل. یه پرستاری مادرانه و این که شاید یه خانم بیشتر به جزییات توجه داره. امیدوارم این رویه ادامه دار و رو به رشد باشه چون چند سال پیش رایدرهای خانم خیلی کم بودند ولی این که الان در اصطبل ما سه تا رایدر خانم داریم واقعا به این موضوع افتخار می‌کنم که این سه نفر از نسل جوان هستند و این خیلی مهمه.
البته شما نعلبند خانم هم تو اصطبل‌تون دارید.
بله خانم فرناز هاشمی. ایشون هم نعلبندند هم رایدر. برای این که می‌گم مساله و مشکل فرهنگیه. این نسل که می‌گم کار می‌کنند در اصطبل همه جوون هستند. خانم هاشمی متولد هفتاد و دو و تو دانشگاه زیست شناسی می‌خونه. خانم فائزه برک نژاد به جز زمانی که دانشگاه‌می ره بقیه اوقاتش رو توی باشگاه می‌گذرونه و کمک مربی و کمک رایدره و آرزوش اینه که این کار رو به صورت حرفه‌ای ادامه بده. فائزه متولد هفتاد و شش هست و روانشناسی می‌خونه. خانم دلارام عارف نعمتی هم همین‌طور، به طور حرفه‌ای کار می کنند و دانشگاه هم می‌روند و رشته‌دانشگاهی شون مدیریت کسب و کار هست و متولد هفتاد و هشت هستند. خیلی خوبه که این خانم‌ها رو از نسل جوون داریم. نسلی که هم فرهیخته و با دانش و مطالعه هست و هم عاشق اسب.
یعنی داریم دچار یک دگردیسی می‌شیم؟
بله. کلا از نظر فرهنگی داره این موضوع متفاوت می‌شه و خانم‌ها کلا دارن وارد فعالیت اجتماعی می‌شن و تو سواری هم این داره بروز پیدا می‌کنه. تو گذشته رو خودتون گفتید دو نفرشون خارجی بودن و تو هر چیزی استثنا هست. الان هم اگه داره اتفاق می‌افته دلیلش اینه که فرهنگه داره تغییر می‌کنه.
از زاویه دید یک سوارکار خانم چه راهکار و ‌پیشنهادی به نهاد حاکمیتی یا بدنه جامعه سوارکاری می‌تونید بدید که در ده سال آینده تعداد بیشتری سوار خانم در رده‌های بالا داشته باشیم؟
راهکاری که من به نظرم می‌رسه همینه و این راهکاریه که شاید برای آقایون هم می‌تونه اتفاق بیفته اینه که همه توان مالی ندارند که بتونن بیان تو این رشته فعالیت کنند و مسابقه بدند. باید به این مساله که توان خرید اسب یا هزینه‌های دیگه این رشته رو ندارند فکر نکنند و بیان و تو این رشته کار بکنند.مساله خانم‌ها نیست. خیلی از پسرها هم توان خرید اسب نداشتند ولی اومدند و وارد شدند و شورع به کار کردند و پیشرفت کردند. اون‌ها رایدر بودند و خودشون رو کشیدند بالا و پیشرفت کردند از نظر مالی و تونستند اسب بخرند در آینده. اما خانم‌ها به خاطر مسایل فرهنگی خیلی سخت تره شرایط براشون. خود خانم‌ها باید دنبالش باشند. فدراسیون برای کل سوارکاری باید برنامه ریزی کنه نه فقط خانم‌ها. چون نیاز سوارکاری اسبه و همه نمی‌تونن اسب بخرن و توان مالی شو ندارند اما می‌تونن بیان کار کنن و از کنارشون خانم فیروزها و خانم قراگزلوها در بیاد. البته ما الان داور و کلانتر خانم زیاد داریم و این مساله خیلی خوبیه.
قهرمانی کشور قطعا دلیل بر موفقیت مطلق یک سوارکار نیست اما در ایران یک هدف بزرگ برای سوارکارهای ماست.‌ شما فکر می‌کنید چند سال دیگه سوارکارهای خانم ما انحصار آقایون رو خواهند شکست؟
جالب اینجاست که تو آلمان دو تا قهرمانی کشور برگزار می‌شه. یکی برای خانم‌ها و یکی برای آقایون. مردیت بربام و یکی دو تا سوارکار خانم دیگه‌شون تو قهرمانی آقایون شرکت می‌کنند. من خودم به شخصه دارم تمام تلاشم رو برای این موضوع می‌کنم که قهرمان کشور بشم. چون تعداد خانم‌های رده بالا انگشت شمارند اما من تو تک تک شون این قابلیت قهرمانی کشور رو می‌بینم اما بسته به شرایط داره. شما امکانات یه سوارکار آقا رو ببینید. من خودم به شخصه سه تا اسب مسابقه کنارم دارم اما هیچ وقت با مجید نمی‌تونم مقایسه بشم یا آقای داود پوررضایی که یه اصطبل اسب داره. با این شرایط آقایون فشار کمتر روی هر اسب و حق انتخاب بیشتری در اسب دارند و با این همه اسب تمرین خودشون هم خیلی بیشتر از خانم‌هاست. مطمئن هستم که در مورد آقایون سوارکار از نظر امکانات شرایط نابرابر هست و اونا چند پله جلوتر از ما هستند، اینه که خانم‌ها باید به عنوان حرفه تو این کار وارد بشن و کار بکنند، مربی بشن و اسب بگیرن و تجربه کسب کنند که در حالت عادی با اسب شخصی نمی‌شه. البته باز این بر می‌گرده به فرهنگ که چقدر تو این جامعه سوارکاری این فکرو فرهنگ بسته ایرانی‌ها شکسته بشه که یه خانم می‌تونه سوارکار و مربی اسب من باشه. این بینش متاسفانه الان این قدر نیست و خود آقایون هم این بینش رو ندارند و خیلی هم دوست ندارند این بینش شکسته بشه. من در خانم‌ها این قابلیت قهرمانی و موفقیت در سطح‌های بالا رو می‌بینم اما شرایط به هر حال متفاوت هست برای خانم‌ها. من الان بیشتر به این فکر می‌کنم که در آینده سوارکاری‌ام در چه جایگاهی قرار می‌گیرم. به این مساله بیشتر از برنده بودن در مسابقه‌هایی که می‌رم فکر می‌کنم. اگر بخوام فقط به نتیجه فکر کنم به نظرم نتیجه کوتاه مدت می‌شه و در بلند مدت به اون کیفیت سوارکاری نمی‌رسم که ممتد نتیجه بگیرم و سواری خوب رو به نمایش بگذارم. در نتیجه هدف‌گذاری کردم برای خودم در کوتاه مدت و بلند مدت و طبق برنامه برای کوتاه مدت و بلند مدت حرکت می‌کنم.

ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره هشت بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با فائزه غروی کلیک کنید.

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید