برشی از گفتگو با آقای حمید حاجیلو

اگر شب یه رویداد خیلی مهم که یقین داری قهرمان می‌شی، یه قیمت غیر معقول و زیاد به اسبت پیشنهاد بشه چه انتخابی می‌کنی؟
این اتفاق برام افتاده و شب قهرمانی اسبم رو فروختم. چون این بیزینش من هست و امرار معاش من از این راهه. چرخوندن زندگیم برام خیلی مهمه. تو دنیا هم وضع همینه.
در مورد رابطه کاری‌ات با هانی و فعالیت هاتون در حیطه اسب و خارج از اون برامون صحبت کن. شما با بسیاری از خواننده ها و ترانه سراهای درجه یک ایران مثل حمید حامی و بابک صحرایی رفاقت و نشست و برخاست داری.

بله. هانی هم تو سواری فعال هست و هم در عرصه‌ی موسیقی. هانی تو سیستم من و شرکت Dutch vip horses نقش زیاد و مهمی داشته و خیلی به پیشرفت من و شرکت کمک کرده و من و هانی شونه به شونه‌ی هم این فعالیت رو انجام می‌دیم و من خیلی خوشحالم که با هانی هم برادر و هم همکارم. درکنار هانی باید از آقای ناصر یداللهی هم اسم ببرم و از ایشون تشکر کنم. علیرضا بچه‌ی خواهرم هم تو سوارکاری و موسیقی فعال هست.
در مورد قرنطینه و بخش نامه ممنوعیت واردات نظرت چیه؟ و در مورد تولید داخلی اسب با خون خارجی در ایران چه راهکاری داری و نقص این کار در کجاست؟
اگر واردات ممنوع بشه یه ضربه‌ی خیلی بزرگ به فدراسیون سوارکاری می‌خوره چون بچه‌ها تازه دارن رشد می‌کنن. اگر قرار بشه اسبی وارد ایران نشه ما به عقب می‌ریم چون با این شرایط آب و هوای ایران و نبودن مرتع ما نمی‌تونیم اسب تولید کنیم. اسب تولیدش اب فراون و مرتع می‌خواد. علم این رو هم نداریم که یه اسب رو از کره‌گی ترین بکنیم. خیلی کم این اتفاق افتاده. اگر شما یه اسب‌هایی که از کره‌گی اومدن نگاه کنید فقط سه چهار تا دونه اسب می‌بینید. تولید هم که به نظر من وقت تلف کردنه.

تکنیک، نشست و حس سوار کاری خودتو برای ما تحلیل کن.
من فکر می‌کنم مثل آلمان‌ها سواری می‌کنم. چون تو متد جدید سوارکاری تو دنیا خیلی تو کمر اسب نمی‌شینند اما من مثل آلمان ها تو مسیر می‌شینم. من این رو دوست دارم و احساس می‌کنم حرکتم به سمت مانع به شکل آلمان‌هاست. ولی الگوی خودم دابلدام هست که هلندیه. دوست دارم یه روزی خودم رو به اون برسونم.
چی شد که ضرورت حضور در عرصه‌ی واردات اسب مسابقه ای رو حس کردی؟ جنبه اقتصادی اولویت داشت یا تامین اسب با کیفیت و جنبه های ورزشی ماجرا.
من دور و برم افرادی بودند که اسب وارد می‌کردند. من این اسبارو می‌دیم و سوار می‌شدم. اینا مال سال هشتاد و پنجه. این اسبا نه خونی داشتند نه تکنیکی ولی وارد ایران می‌شدند. اون وقت من از خدا خواستم کمکم کنه که پام وا بشه به واردات اسب و برم چیزی رو بیارم که واقعن متفاوت باشه. به نظر من آینده‌ی آدم رو افکار آدم می‌سازه. من تو این فکر بودم که اسب خوب وارد ایران کنم و به اون مرحله هم رسیدم و احساس می‌کنم برای جامعه‌ی سوارکاری خیلی مفیدم. چون همین امسال اسب‌های اول و دوم کشور اسبای من بودند. سال قبل هم همین طور. امسال تو ده تا اسب اول قهرمانی کشور پنج تاش اسبای من بودند.
درباره ایمجین برامون صحبت کن.
ایمجین اسبیه که من خیلی دوستش دارم. اسب آسونی نیست. من هر وقت این اسب رو فروختم و خواستن پس بیارن استقبال کردم و با کمال میل قبول کردم. چون من این اسب رو خیلی دوست دارم. این اسب به درد خیلیا نخورده چون سواری سختی داره و من هنوزم نتیجه‌ی خیلی خوبی باهاش نگرفتم. امیدوارم باهاش قهرمانی بگیرم. از نظر من ایمجین جزو پنج اسب برتر ایرانه.

ادامه ی این گفتگو را در مجله شماره دوازده  بخوانید.
برای دیدن بخش قبلی مصاحبه با حمید حاجیلو کلیک کنید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید