آموزش اسب سواری، با گام يورتمه كه داراي طبيعيترين تحرك است شروع ميشود. البته نبايد فراموش كرد كه قبل از شروع كار حداقل بايد 5 دقيقهاي اسب را با دستجلوي آزاد قدم آزاد برد، تا عضلاتش نرم شده و آرامش پيدا كند.
يورتمه حركت دو مرحله ايست كه دست و پاي اريب با همديگر حركت كرده و بين هر مرحله لحظهاي تعليق مراحل حركتي را از هم جدا ميكند.
بعضي از اسبها بطور طبيعي گام يورتمهاي آهنگين دارند و هرشلنگ را قوي و قدرتمندانه برميدارند؛ متأسفانه برخي ديگر از اين آهنگ طبيعي محرومند و به هنگام منقبض بودن عضلات و تند كردن گام، مرحله تعليق تقريباً از بين ميرود.
اولين بار هم كه سواكار برپشت اسب قرار ميگيرد و وزن او تعادل اسب را برهم ميزند اين اتفاق ميافتد. يا اينكه ممكن است به هنگام تسمه گردان در اجراي برنامه تعجيل شده و مربي نتوانسته گام برداري اسب را به اندازه كافي مستحكم كند كه عاقبت اسب تحرك و توان طبيعي خود را از دست ميدهد.
در تمام اين حالت بايد از اسب خواسته شود به آرامي يورتمه برود. آنقدر آرام كه گوئي قدم است، و زماني كه اسب به اين مرحله رسيد و ديگر برسرعت گام نيفزود سوار به آرامي با استفاده از فشار ساقها و اثرنشيمن به گام او نظم صحيحي بدهد. هرگاه احساس ميكنيد گامبرداري او عجولانه شده و برروي دستها افتاده، او را آنقدر آرام كنيد تا احساس كنيد دوباره در موقعيت حركت به جلو است. راست بنشينيد متعادلش كنيد و او را به جلو برانيد.
ميتوانيد يورتمه آزاد يا نشسته برويد ولي با اسب جوان بايد يورتمه آزاد رفت، چرا كه خسته كننده نيست و بايد دقت كرد كه با هرتغيير جهت، اريب نشست را تغيير داد.
اسبي كه يورتمهاش متعادل نيست نيازمند حوصله و صرف وقت بيشتر است. او بايد دورههاي بيست متري بزند. و در صورتيكه قادر به حفظ تعادل باشد ميتوان با او در طول و عرض ميدان حركت و بعد به تدريج او را با اشكال مختلف تمرين آشنا كرد.
اسبي كه بطور طبيعي حركت منظم و متعادل دارد، بهتر جلو ميرود. ولي فراموش نكنيم كه انعطافپذيري و تحرك او نبايد به ضررمان تمام شود. بايد دقت كنيم از تحرك او به درستي استفاده شود.
تحرك ايجاد شده به وسيله پاهاي اسب همانقدر كه وزن او را تحمل ميكنند او را به جلو ميرانند.
سوار بايد بياموزد كه اين حالت را احساس كرده و در صورت لزوم او را متعادل كند. بايد اسب را به گوشههاي ميدان راند تا روي قوسها، پاهاي داخلش را فعالتر كند. پس از آن چند گام شلنگها كشيدهتر ميشوند و با نيم توقف حركت انتقالي معكوس انجام داده، پاهايش بيشتر به زير كشيده ميشوند تا او به مرحله خودتحركي برسد.
اثرهاي حركتي يورتمه:
– بالاتنه راست، تقسيم وزن به تساوي روي هر دو نشيمنگاه
– فشار هر دو ساِ به تساوي
– حركت بالاتنه هماهنگ با حركت اسب
– دستجلوها در تماس با آبخوري حركت را كنترل ميكنند
يورتمه كار:
1) پاها فعال و كاملاً زير اسب
2) سوار كار كاملاً با گامهاي جهنده و رو به جلوي اسب هماهنگ است
3) عقب اسب نوسان دارد
4) پوزه كمي پشت خط عمود است، سوار ميتوان اسب را متعادل كند و پس از اينكه از تعادل او اطمينان حاصل كرد كمي دستجلو بدهد .
يورتمه جمع
1) پاي عقب فعال و به خوبي در زير قرار گرفته
2) مفاصل خرگوشي به خوبي خم شده، زاوية مناسب دارند، توانستهاند تحرك مناسب ايجاد كنند.
3) دست و پا مرتفع هستند و شلنگها كوتاهتر.
4) دستها سبكتر و قوس گردن بيشتر است
5) پوزه اسب عمود و با آرامش كامل به دهنه است.
يورتمه متوسط
1) تحرك ايجاد شده در قسمت عقب باعث شده تا شلنگها كشيدهتر شوند.
2) آزاد شدن دستها و پاهاي باعث شده تا اسب فعالانه آنها را بيشتر به جلو بكشد
3) بالاتنه و نشست متعادل سوار باعث شده تا دستهاي اسب سبك و متعادل شوند
4) پوزهكمي جلوتر از خط عمود، چرا كه بالاتنه اسب به همراه دست و پاهاي او به جلو كشيده شده است.
يورتمه كشيده
1) دستها و پاها به تساوي فعالند، ساقهاي دست و پاها كاملاً موازيند
2) بالاتنه اسب همراه با دست و پاهايش بدون اينكه اسب تعادلش را از دست داده باشد كاملاً كشيدهاند
3) پوزه بيشتر جلوي خط عموم است تا اسب بتواند هرچه بيشتر خود را به جلو بكشد.
يورتمه كارغلط: اسب عجولانه حركت ميكند، خود تحرك نيست، روي دستها افتاده و پشت دهنه است.
دليل: فشار بيش از حد دستجلوها روي دهان اسب.
چگونگي رفع مشكل: نيم توقف براي برقراري تعادل مجدد و برگرداندن اسب به حالت صحيح.
يورتمه كشيده غلط: اسب روي دست افتاده، پاهايش خارج از خط دستهايش قرار دارند، پشت به دهنه است و با سوار ميجنگد.
دليل: فشار بيش از حد دستجلوها روي دهان اسب
چگونگي رفع مشكل: سوار بايد كمي دستجلو بدهد.
يورتمه متوسط غلط: اسب بيش از حد روي دست است، خودتحرك نيست دست راست اسب بيش از حدبالا آمده و سر سم اسب رو بهجلو است.
دليل: فشار بيش از حد دستجلوها روي دهان اسب.
چگونگي رفع مشكل: دستجلوها كمي آزادتر شوند.
حركت انتقالي از يورتمه متوسط به جمع با اجراي نيم توقف:
1) سوار كار بالاتنه خود را كمي راست و نشست را سبك كرده تا نيم توقف را اجرا كند، او اثر نشيمن، ساِ و دستها را به كار گرفته تا از اسب بخواهد از يورتمه متوسط به جمع، حركت انتقالي معكوس انجام دهد.
2) اسب به اثرها جواب داده و سرعت و طول شلنگ را كم كرده است.
3)سوار كار مجدداً نيم توقف داده تا تجمع اسب بيشتر شود، گامهاي اسب از كشيدگي به دوراني تغيير كردهاند.
4) پس از نيم توقف اسب يورتمه جمع ميرود.، سوار كار اجراي نيم توقف را متوقف كرده، نشان ميدهد كه اسب ميخواهد با گام يورتمه جمع حركت كند. به زاوية مناسب مفصل خرگوشي، پاهاي فعال… و قواره به درستي حالت گرفته اسب توجه كنيد
آموزش کامل نشست سوار
نشست:
به وضع نشستن سوارکار روی اسب نشت گفته می شود.
نشست سوارکار باید نرم، قابل انعطاف، راست و عمیق باشد.
بعد از بیان این توضیح ساده دو سوال به مغز آدم خطور می کند: چرا؟ چگونه؟
چرا نشست سوارکار باید نرم، قابل انعطاف، راست و عمیق باشد؟
اسب در سواری وزنی برابر یک ششم وزن بدن خود را حمل می کند.
اگر سوارکار مانند آدمک بی اراده ای روی اسب بنشیند و وزن خود را هر لحظه به صورتی و در نقطه ای بر پشت و کمر اسب تحمیل کند، نه تنها تعادل خود و اسب ر ا بر هم خواهد زد و باعث آزار و اذیت اسب می گردد بلکه هرگز قادر نخواهد بود فرامین را صحیح صادر یا اجرا کند.
در نتیجه بهره مورد نظر از ورزش و سوارکاری به دست نخواهد آورد. سوارکار باید به گونه ای روی اسب بنشیند که با حرکات اسب هماهنگی داشته و کمترین مزاحمتی برای اسب ایجاد نکند.
یک سوارکار خوب، دارای نرمش و تحرک و آزادی مفاصل و اعضاست. اعضا باید بتوانند به طور مستقل عمل کنند.
در سواری باید آموزش چنین باشد که اعضا و کمک های طبیعی بتوانند جدا از هم و بدون اینکه حرکات با هم آمیخته شوند کار کنند، در این میان مفاصل حکم ضربه گیر را دارند و هر قدر آزادتر باشند، عمل خود را بهتر انجام می دهند.
انقباض عضلات و محدود گذاشتن حرکات مفاصل، سواری را از صورت فنی خارج و از زیبایی هنری آن می کاهد. تطابق و هماهنگی حرکت بدن سوار با حرکت اسب به طوری که حداکثر استفاده نیز از وسایل کمکی به عمل آید، سواری را فنی، آسان و مطبوع می سازد.
چگونه می توان نشست نرم، قابل انعطاف، راست و عمیق به دست آورد ؟؟
هنگام نشستن روی اسب باید نشیمن به جلو و مرکز زین رانده شود و استخوان نشیمن در زین محکم جای گیرد، به ترتیبی که عضلات جانبی لگن خاصره بر زمین عمود شوند.
ران ها باید از هم باز و به سمت همدیگر جمع شوند، تا اجازه دهند نشست سوارکار حتی الامکان در زین فرو رفته و عمیق باشد. اگر عضلات جانبی لگن خاصره از خط عمودی عقب تر باشند، سوارکار چنان خواهد نشست که گویی روی صندلی نشسته است.
در این حالت کمر قوز خواهد کرد، زانوها بالا می آیند و ساق ها زیاد جلو می روند.
کمر باید راست و مهره ها نرم و قابل انعطاف باقی بمانند تا نشیمن به عنوان یک کمک از جدا شدن سوارکار از زین هنگام تکیه به دستجلو جلوگیری کند.
هرکدام از قسمت های دیگر بدن، مانند:
سر، ساق یا پا اگر به نادرستی در جای خود قرار گیرند، باعث تغییرات نادرست نشست خواهند شد.
اجرای نرمش ها و کاربرد درست کمک های طبیعی و مصنوعی معمولا باید استقلال اعضا را تامین کند.
به این معنی که قسمت هایی از بدن که در کار سواری و پرش فعالیت دارند، بدون اینکه اعضای دیگر بدن دخالت کنند، یا تغییر وضع دهند بتواند کار و عمل خود را انجام دهند.
سوارکار باید بتواند دست ها، پاها، نشیمن و… حتی پاشنه های پای خود را هرگاه بخواهد جداگانه و یک به یک مورد استفاده قرار دهد.
با اجرای نرمش ها و کاربرد کمک ها این استقلال کم کم پدید می آید.