برشی از گفتگو با اقای محمود امیری

چه سالی شروع به سوارکاری کردید و از اون تاریخ تا به حال چه زمانی گذشته و این چند سال رو تو چند پاراگراف برای ما فشرده کنید.
من متولد هفده شهریور پنجاه و نه هستم.اون چه که یادم هست از سال شصت و سه و از چهار، پنج سالگی سواری رو شروع کردم در باشگاه سوارکاری ژاندارمری واقع در خیابان سئول. حدود ده سال سواری کردم اون جا و بعد از ده سال به منطقه‌ی پرندک منتقل شدیم تو جاده ساوه. البته همزمان با ژاندارمری ما تو باشگاه پیروسا در جاده‌ی قدیم کرج سواری می‌کردیم. حدود پنج شش سال هم اونجا بودیم و همزمان پدرم تو باشگاه اسبیران تو خادم آباد مربیگری می‌کرد. بعد از اون تو سال هفتاد و پنج و شش منتقل شدیم به باشگاه رخش صبا که ابتدای فعالیت حرفه‌ای ورزشی‌ام بود و توام شد با کسب درآمد. همزمان با باشگاه رخش صبا یک سال هم تو باشگاه پرشاسب فعالیت کردم. همزمان تو دانشگاه و باشگاه سوارکاریش هم سواری می‌کردم. از اون تاریخ تا

چهار پنج روز پیش یعنی پنج دی ماه باشگاه رخش صبا بودم و الان هم چهار پنج روزی هست که به باشگاه آریاسب منتقل شدیم. من تو یه خونواده‌ی اسبی به دنیا اومدم و مربی اصلی‌ام پدرم بود. بعد از اون برادرم که به نظرم یکی از خوبا بود و خیلی وقته که دیگه سواری نمی‌کنه. بعد شاگردای حرفه‌ای پدرم تو دوران نونهالی و نوجوانی خیلی روی من کار می‌کردند مثل آقای رخشان رادپور، مثل آقای حمید مقصودی ومثل آقای محمود مکاری نژاد، کنار این آقایون افراد دیگه‌ای هم بودند که خیلی پر رنگ روی من کار نمی‌کردند مثل آقای فرزین فردانش. بعد از اون من به عنوان همکار در کنار خیلی مربیا بودم و در واقع ازشون کار یاد گرفتم یا اصطلاحن کار دزدیدم. حالا یه سری دوره‌های مربیگری هم بود مثل دوره‌ی مریبیگری درجه سه و BHS و Fei که آخرین مدرس مون یه مدرس یونانی بود. دوره‌ها و کلینیک‌های یک یا دو هفته‌ای زیادی هم بود.

ادامه ی این مطلب را در نسخه کامل مجله شماره ده بخوانید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید