گذری بر تاریخچه تکامل اسب

خانواده ی اسب سانان، یکی از مثال های بارز تکامل موجودات است؛ زیرا اولا، تغییرات عمده ای در اندازه و ساختمان بدن این حیوان به دنبال پاسخ به تغییرات محیطی، از قبیل آب و هوا و منابع غذایی، اتفاق افتاده است.

ثانیا، فسیل های باقی مانده در رودخانه ها، رسوبات گل و لای و لایه های زمین شناسی، یکی از مهم ترین مدارک در مورد تغییرات تکاملی این حیوان است و وجود سنگواره های باقی مانده از اسب ها در دوران مختلف زمین شناسی، یکی از بهترین سندهای تغییرات تکامل این حیوان است.
اسب هایی که هم اکنون روی کره زمین زندگی می کنند، از اجداد ابتدایی، کوچک و چهار انگشتی خود مشتق شده اند.

 اجداد اسب های امروزی در سواحل رودخانه ها در دوران « ائوسن » زندگی می کردند. بعد از پانزده میلیون سال، اسب هایی که شامل اولین اسب های امروزی بودند، شکل گرفتند.

این موجود در عصر یخبندان، از شمال امریکا به دیگر نقاط دنیا (که دارای پل ارتباطی خشکی بودند) مهاجرت کرد، و در همین ارتباط می توان به سنگواره های کشف شده از اسب در آسیا، اروپا و افریقا اشاره کرد .
در یک نتیجه گیری مبدا و منشا اسب های امروزی، شمال امریکا و یک میلیون سال قبل بوده است، و این اسب ها با مهاجرت به دیگر نقاط دنیا رفته اند. زمانی که اسب توسط اروپائیان شناخته شد، هیچ اسبی در نیم کره ی غربی وجود نداشت.
 بعد از مهاجرت، جمعیت اسب ها در شمال امریکا کم و محدود شد؛ به طوری که برای مدت چهار دوره ی زمین شناسی (حدود شصت میلیون سال)، اسبی در این مناطق دیده نشد. حشرات، بیماری، انسان، مهاجرت و از بین رفتن منابع غذایی، علت اصلی محدود شدن اسب های شمال و جنوب امریکا هستند.


حدود یک میلیون سال پیش، اولین اسب ها در قاره ی امریکا پدیدار شدند. سپس با ناپدید شدن اسراسر آمیز آن ها در این قاره، انسان، تمدن جدید را پایه گذاری کرد، و حیوانات بسیاری، از جمله اسب، توسط انسان اهلی شدند.
منشاء گونه های اسب را می توان تا حدود شصت و نه میلیون سال قبل، یعنی دوره ی ائوسن تعقیب کرد. دانشمندان، موجودی که آن را اجداد اسب فعلی می دانند، ائوهیپوس نامیدند و معتقدند این موجود، طی یک مسیر پیش رونده، به اسب فعلی یا اکوس کابالوس تبدیل شده است .
ائوهیپوس از اجداد قدیمی موجودات سم دار، به نام کوندیلارت مشتق شده است که هفتاد و پنج میلیون سال پیش، روی زمین می زیسته اند. کوندیلارت، جثه ای به اندازه یک سگ، و پنج عدد انگشت داشت، که هر یک دارای یک ناخن شاخی بوده است. طی پانزده میلیون سال بعد، پای این موجود تغییر کرد؛ به طوری که در « ائوهیپوس» در پای جلو، چهار انگشت و در پای عقب، سه انگشت وجود داشت. به نظر می آید این موجود، 4/5 کیلوگرم وزن و 36 سانتی متر ارتفاع داشته است.
با گذشت بیست تا سی و پنج میلیون سال، ائوهیپوس به دو دسته ی تقریبا مشابه به نام های مزوهیپوسو یک موجود پیشرفته تر به نام میوهیپوستبدیل شد.
 این دو گروه بزرگ تر، و دارای ساق بلند تری بودند و دندان های مناسب تری داشتند. تعداد پنجه های آن به سه کاهش یافت، و پنجه ی وسط وزن بیشتری را متحمل می شد .
پیشرفت مهم در تکامل اسب طی دوران میوسن، یعنی ده تا بیست و پنج میلیون سال پیش اتفاق افتاد. این زمانی است که قسمتی از جنگل ها به مناطق هموار و بدون درخت و استپ تبدیل شدند که در آن ها علف های سوزنی رشد ناچیزی داشت. برای سازش یافتن با این شرایط، دندان های اسب برای علفخواری، بیشتر تطبیق یافت، و گردن اسب به منظور دسترسی به علف های روی زمین، بلند شد. حالت چشم ها برای داشتن دید با دامنه ی بیشتر تغییر کرد تا بتواند از چنگ حیوانات شکارچی در امان باشد. ساق ها، بلند تر شد، و لیگامان های خم کننده توسعه یافتند. پنجه ها نیز به یک استخوان واحد و سم تبدیل شدند، و همه ی این تغییرات باعث شد که سرعت اسب برای فرار از خطر افزایش یابد .
اولین اسب تک سمی، پلیوهیپوس نام دارد که حدود شش میلیون سال قبل شکل گرفت. پلیوهیپوس به شکل اولیه ی اسب های مدرن امروزی یا اکوس کابالوساست که منشاء آن، یک میلیون سال قبل، یعنی نیم میلیون سال قبل از پیدایش انسان است و قبل از اهلی شدن، به چهار گونه، شامل دو گونه ی پونی یا اسبچه و دو گونه ی اسب مشتق شدند. از نزدیک ترین اسب های مشابه آن ها در نژاد مدرن، می تواند نژادهای آخال تکه و اسبچه ی خزر را نام برد که از نژادهای ثبت شده اسب های ایرانی در جهان هستند.


لازم به یادآوری است که عوامل گوناگون، شناخت نژاد اسب را دچار مشکل می کند که عبارتند از : چگونگی خوراک، تیمار کردن، نوع پرورش اسب، کاربرد اسب، ورزش و آموزش و آب و هوا .
عوامل فوق، ریختار اسب را دستخوش تغییرات می کنند. اسب های بسیاری وجود دارند که به دلیل نامطلوب بودن وضعیت تغذیه یا به کارگماری زود هنگام (قبل از بلوغ فیزیکی حیوان)، رشد نژادی خود را به دست نمی آورند و دست و پا و پشت حیوان، ریختار واقعی خود را پیدا نمی کند. اسبهای بسیار چاق نیز وضعیت وشکل اصلی بدن خود را به دلیل تغذیه ی نامناسب و یا عدم ورزش، از دست داده اند .
به طور کلی، برای روشن شدن نژاد اسب، علاوه بر تبارنامه و شناخت پدر و مادر حیوان، در نظر گرفتن عوامل محیطی نیز از اهمیت و ارزش بسیار زیادی برخوردار است .

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید