مرثيه اي تلخ بر سرنوشت اسبان ايران

پس از انحلال اداره كل سواركاري و پرورش اسب در سال1377 ، وظايف آن اداره كل به فدراسيون سواركاري كشور محول گرديد، وظايفي كه در حد و اندازه مسئولان فدراسيون به لحاظ فني و مالي نبوده و چندسالي است كه اين تصميم ناصحيح باعث بي برنامگي در حوزه هاي تخصصي اسب گشته است……

واردات بي رويه نژادهاي مختلف اسب اعم از عرب، تاروبرد، پرشي وبدتر از آن واردات ماديان وكره يكساله، در حالي بصورت افسار گسيخته صورت مي گيرد كه توليدكنندگان داخلي با معضل فروش كره هاي توليدي دست و پنجه نرم مي كنند و عملا بسوي ورشكستگي پيش مي روند، از طرفي قول 6 سال رياست فدراسيون سواركاري قبلی مبني بر حل معضل قرنطينه دامپزشكي هنوز تحقق نيافته است و هيچ اسبي را نمي توان در بازارهاي منطقه عرضه كرد.

توليدكنندگان نژادهاي مختلف اسب كشور با هر قوميتي در شمال وجنوب وغرب وشرق كشور با عشق وتعصب زايدالوصف به اين حرفه آباء و اجدادي خود كه ريشه در باورهاي ملي ومذهبي شان دارد ادامه داده اما با شرايط فعلي، توجيهي براي توليد وپرورش كره وجود ندارد.

از طرفي معاونت فني فدراسيون سواركاري كه عهده دار مسائل فني اسب كشور مي باشد بدلايل مختلف اعم از سوی مديريت، نبود امكانات، نداشتن نيروهاي متخصص اصلاح نژادي و غيره فقط به رتق و فتق ظاهري امورات معاونت پرداخته وعملا تاثير گذاري شايسته و بايسته اي در ده سال گذشته نداشته است.

همچنين تنها نژاد اسب ايراني ثبت شده دركتابهاي مرجع نژاد اسب دنيا، اسب كاسپين (اسب كوچك كرانه هاي خزر ) مي باشد كه توسط بانويي علاقمند به نام مرحومه لوئيز فيروز در شمال كشور شناسايي و به دنيا معرفي شد كه پس از مرگ ايشان كتاب انساب و تدوين و پيگيري آن در مجامع بين المللي نيز به فراموشي سپرده شده است، نژادي كه به عظمت تاريخ اين مرز و بوم قدمت دارد و شايد اگر مورد توجه مسئولان قرار مي گرفت در سالهاي آتي يكي از اقلام صادراتي كشور مي شد.

اسب كرد ما، با زير تيره هاي جاف و افشار و سنجابي در غرب كشور كه روزگاري مايه فخر و مباهات امپراطوري هاي عظيم منطقه بوده امروز چنان درمانده و مستاصل شده است كه كه نفس هاي آخر را درگوشه اصطبل مرداني مي كشد كه همه زندگيشان را براي حفظ وصيانت از اين نژاد صرف كردند، نژادي كه مي توانست بعنوان اسب باستاني ايران به دنيا معرفي وشايد جايگزين خوبي براي نژاد پولو(polo) آرژانتيني براي ورزش چوگان باشد.

و اما اسب اصيل خوزستان (عرب) كه حضوري هميشگي در كشورگشايي ها وتمدنهاي مختلف منطقه و زندگي روزمره اهالي عرب زبان و بختياري وغيره داشته، امروز قدرت رقابت با اسبان وارداتي ندارد و به تدريج در حال حذف شدن است.نژاد تركمن ما كه روزگاري با نادرشاه افشار،سرزمين هندوستان را زير سم هاي آتشين خود در مي نورديد وچنان سرمست ، رقص پيروزي در ديار دور مي كرد كه همگان دهان به تحسين آن گشوده بودند ،امروز گداي قدري محبت از نامردان بي تخصص و وظيفه نشناس است. حذف اسب تركمن ما در 40سال گذشته با روشهاي غلط تلاقي نژادي و واردات تركمن آخال تكه از كشور روسيه و تفكيك ننمودن خط هاي خوني از هم باعث گرديد كه به تعداد انگشتان دست تركمن خالص وجود نداشته باشد و درد ناكتر از آن زماني است كه مي فهميم معاونت فني فدراسيون بعنوان بالاترين تشكيلات فني اسب كشور بعضا پاسخي صحيح و علمي براي تبارنامه، آزمايشات خوني و جمعيت اسب تركمن ندارد وحتي حركت هاي خودجوش برخي عاشقان اسب را نيز مورد بی مهری قرار می دهد.

فاجعه اي كه براي ساير نژادها تكرار شد و براي ما جز حسرت چيزي باقي نگذاشت اسبي كه براي حفظ آن و تدوين كتاب تبارنامه اش جان گذاشته شد . بانويي بنام مهري ليلي قراگوزلو همه عمر خود را صرف شناسايي ثبت و معرفي آن به دنيا نمود و با تدوين 2كتاب آن را به سازمان جهاني اسب عرب قبولاند اما حال پس از گذشت 10 سال كتاب سوم آن چاپ نگرديد وصرفا به ارائه cd با ایرادات فراوان بسنده شد و اين نژاد نيز در اثر بی توجهی مسئولان در حال فراموشي شدن است.

وزير محترم جهاد كشاورزي كه حمايت از پرورش دهنده اسب داخلي جزئي از وظايف تعريف شده شماست، رياست محترم سازمان تربيت بدني كه امور ورزشي اسب و تبارنامه و صدور شناسنامه جزو وظايف يكي از فدراسيونهاي شماست (البته جدیدا قانون این مسئولیت را به وزارت جهاد تفویض کرد) آيا وقت آن نرسيده كه بر مزار اين موجود زيبا ومسحور كننده مرثيه اي بخوانيم يا آستين بالا زده وبا تكيه بر گفتار پيامبر اسلام كه در پيشاني اسب تا روز قيامت خير و بركت است براي اسب اين مملكت انديشه اي كلان پي ريزي كنيم . به اميد روزي كه بدور از هرگونه سياسي بازی و با تكيه بر دانش متخصصين اين مرز و بوم و با درك عمق فاجعه همتي مضاعف نماييم.
مهندس سهيل يوسف نيا؛ كارشناس دامپروري، تیر 1391

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید