برشی از گفتگو با اقای محمدرضا طراحیان

خیلی‌ها می‌گن سوارکارای همدان موقع تعویض دست، پا رو تعویض نمی‌کنند. نظر شما چیه؟
بله منم اینو شنیدم اما من یه عقیده دارم. خود من خیلی کره رو از صفر آموزش دادم. من تا اسب یه کم تجربه به دست نیاره و رده‌ی مبتدی و E رو پر نکنه اصلن باهاش تعویض دست کار نمی‌کنم. حتا به گوش من رسیده بود که فلانی بلد نیست تعویض دست انجام بده ولی من ایده‌ام این نیست. من می‌گم اسب باید به یه سنی برسه که قابلیت این رو داشته باشه که از نظر ذهنی این کارو انجام بده. من اگه از اسبی تو سن چهار سالگی تعویض دست بخوام فقط بهش استرس وارد می‌کنم. باید اول ظرفیت و توان ذهنی اسب برای این کار آماده بشه. مثلن کانترو اسبیه که هفت ساله دست منه و این قدر در موردش صبور بودم که فکر می‌کنم کمتر کسانی

تو ایران هستند که این صبر رو در مورد یه اسباشون داشته باشند و یه اسبی رو خودشون آموزش داده باشن و به صدو چهل، صدو چهل و پنج رسونده باشن. چیزی که من به خیلی از مالکین گفتم و اینو درک نکردند و عجله داشتند که اسب سریع به مسابقه و به پول برسه. البته من اسب جوون رو تو پارکور یه جور رو مانع میارم که دستش تو مسیر درست در بیاد و اشتباه نره اما کار زمینی سنگین رو نسبت به ظرفیت‌های هر اسبی انجام می‌دم.
درباره‌ی اولین مسابقه‌ای که بی خطا شدید صحبت کنید.
زمان ما سوار مبتدی نبود. ما یه دفعه از نوجوانان شروع می‌کردیم. من اولین مسابقه‌ام اخراج شدم، با اسب همیشه بهار می‌پریدم. اولین باری که بی خطا شدم با یکی از اسبای آقای بختیاری بود به اسم شکیلا. قبلش یه هفته شوق داشتم که جمعه مسابقه دارم. قبل مسابقه هیجان و استرس رو هم داشتم اما مسابقه‌ام خیلی خوب بود. البته اون موقع هم تسلط و کنترل داشتم. الان هم توی ارتفاع بالا یه کم استرس دارم. به نظرم سوارکاری خیلی خوب‌‌‌مون هم استرس مسابقه‌ی بزرگ رو دارند.

ادامه ی این گفتگو را در نسخه کامل مجله شماره پانزده بخوانید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید