قرنهاست كه انسان توانسته است از اسب براي سواركاري و سواري گرفتن بهرهمند گردد و جواب به اين سؤال كه آيا اسب از سواري دادن به انسان لذت ميبرد يا نه، به خودي خود آري تلقي ميشود. زيرااگر غير از آن بود و سواري دادن به آدمي براي آنها لذتبخش نبود، از انجام آن طفره ميرفتند و از سواري دادن شانه خالي ميكردند. ليكن به همين سادگي نبايد در مورد آن صحبت كرد . . .
سؤال مطرح شده در طول چندين دهه اخير حائز كمال اهميت ميباشد. ممكن است زماني فرا برسد كه فعالان حقوق حيوانات تمامي جوانب اين موضوع را كه آيا سواري گرفتن از اسب از تمامي وجوه و بالاخص در ميادين رقابتي ورزشي كه در آن حيوان از تمامي جوانب در معرض خطر است را بسيار ظالمانه و بيرحمانه بدانند. استفاده از ضربات سنگين و دردآور – لجام- شلاق و مهميز براي اينكه سوار كار به اهداف تعيين شده خويش دست يازد، بايست به دقت هر چه تمامتر مد نظر و بررسي قرار گيرد- از منظر هر بيننده استفاده از فنون و تاكتيكهاي سخت و سنگين براي اينكه سواركار به پاداش و جايزه مسابقات دست يازد، امري دور از عقل و باورنكردني به نظر ميرسد.
همچون سواركاران و مربيها و تربيت كنندگان حيوانات، ما نيز بايد به اين باور برسيم كه اسبها از كاري كه بر سرشان انجام ميدهيم، لذت ميبرند. هر كسي توانسته است با اسب رابطة عاطفي قوي ايجاد نمايد، قطعاً بر اين باور است كه اسبها از آنچه كه انجام ميدهند، لذت ميبرند و اين شدني است. اظهار نظر قطعي و متقن در اين خصوص نادر است و غيرواقعي خواهد بود. برخي از آنها از انجام امور محوله سر باز ميزنند و برخي ديگر تمايل بيشتري براي انجام امور محوله از خود نشان ميدهند.
همچنانكه قبلاً بيان شد، افرادي كه توانستهاند با اسبها رابطة عاطفي قوي ايجاد نمايند، قادرند به شما اين اطمينان را بدهند كه اسبها نسبت به كاري كه انجام ميدهند، عشق و علاقه محض داشته و هيچ كاري را از روي بيخيالي و ناخواسته انجام نميدهند. وادار كردن اسب براي انجام پرش و انجام عمليات نمايشي در جلوي جمع و چنين وادار كردن او براي انجام دو استقامت صد مايلي در صورتي كه عليرغم ميل باطني و خواسته قبلي اسب باشد، امري محال و غيرممكن ميباشد. هميشه اسب حرف آخر را ميزند.
براي اين كه اسب بايست از تمامي لحظات سواري دادن لذت ببرد يا هرگز مايل به سواري دادن نميباشد، ادعايي موهوم و بياساس است. بسياري از آنها از بدرفتاري زجر ميكشند و فقط به خاطر اينكه موجوداتي با تحمل بالا هستند، تن به هر كاري ميدهند. از اين حيث اسب بيشتر از گربه و سگ خانگي زجر ميكشد و اين تحمل به خاطر سكوت اين حيوان ميباشد. هرازگاهي به خاطر ضربه شلاق و يا بدرفتاري سواركار، صداي اعتراضآميزي از خود درميآورد، یا خشونت بيشتري از ما متوجه وي ميشود. علايم و نشانههاي بارزی وجود دارد كه نشان می دهد آيا اسب از سواري دادن خرسند است يا نه. زماني كه به طرفش ميرويد و شاهد خوشحالي و شعف وي هستيد، زماني كه مهميز به او ميبنديد و شاهد نشان دادن قسمتي از دندانهاي كناري او ميشويد» و وقتي كه پس از انجام تمامي اين اعمال، احساس ميكنيد اسب شما از وضعيت موجود راضي است، تمامي اين عوامل نشان دهندة رضايت و شادابي اسب از سواري دادن به شماست. زماني كه اسب با ديدن كسي كه به طرف او ميرود، عقب عقب ميرود و زماني كه هنگام قرار دادن لگام سرپيچی ميكند و يا در مزرعه اوقات خود را به تنهايي ميگذراند، حاکي از ناخرسندي وي است.
سواري دادن بخشي از توجهي است كه اسب از افراد نسبت به خود طلب مينمايد و از اين رو به خاطر سپردن اين نكته حائز كمال اهميت ميباشد.
تيمار، نگهداري و تغذيه اسب امري بسيار مهم ميباشد. اسبها در كل از تيمار شدن خوششان ميآيد و هميشه به توجه خاص نياز دارند.
تغذيه مناسب و جاي گرم و نرم و مناسب با شرايط آب و هوايي گرم و سرد از جمله پاداشهايي است كه اسب به خاطر برخورداري از آنها سواري مناسبي ميدهد. بدون برخورداري از امكانات فوق، چنانچه از هر 24 ساعت يك ساعت از اسب سواري گرفته شود، اسب به بيماري و از كارافتادگي و ضعف و كهولت دچار ميشود.
شواهد و قراين بسياري وجود دارد كه بيانگر ضعف و ناتواني اسب تحت فشار مسابقات ميباشند. شيطنت و شلنگ انداختنها و معاشقه در داخل گله، هيجان ناشي از ترشح آدرنالين، منجر به افزايش فعاليت حيوان ميشود. نكته قابل توجه اين است كه اسب پس از هر بار ممانعت از سواري دادن و استرس ناشي از روبرو شدن با سواركار، خيلي سريع و آسان واقعيت را پذيرفته و با سواركار كنار ميآيد. اسبي كه مايل به شركت در مسابقه نباشد، به سختي مهار شده و ممكن است در طول دوره مسابقات از غذا خوردن و سواري دادن و هر گونه همكاري با سوار امتناع ورزد. داستانهاي متعددي در مورد اسبهايي هست كه در مسابقات بزرگ شركت كردهاند و پس ازكار افتادگي و بازنشستگي، دچار افسردگي شدهاند و چنانچه در مجامع حضور يابند، دوباره سر حال و شاداب شدهاند. برخي از اسبها و پونيها (اسبهاي كوچك) پس از سپري كردن يك زندگي پرماجرا، دوران از كار افتادگي خود را با مسرت سپري ميكنند.
ارائه تمرينات هدفمند و منظم عنصر مفيد و مثمر ثمر براي تربيت اسب ميباشد. جدا از شيطنتهاي گاه و بيگاه، اسبها نياز به تمرين مداوم مسنجم و ايمن براي كاهش ميزان فشارهاي رواني دارند. بدون انجام تمرينهايي كه باعث ايجاد فعاليت شديد قلبي براي اسب ميشود، اسبها در شرايط مطلوبي از لحاظ فيزيكي و رواني نخواهند بود. سواري گرفتن از اسب يكي از بهترين راههاي موجود براي افزايش آمادگي جسماني اسب بوده و باعث حفظ سلامت آنها در كهنسالي ميشود. البته در كنار آن تغذيه مناسب و فعاليت طبيعي و امتزاج با همنوعان نيز حائز كمال اهميت ميباشد. بدون شك، اسب از سواري و شركت در رقابت خرسند خواهد بود.