استفاده از شلاق؛ آری یا نه؟

ابتدا بگذارید یک واقعیت را بیان کنم: در بسیاری از مواقع که اسب کاری را انجام نمیدهد، اشکال از سوارکار است نه از اسب. ضعف سوارکار در ارتباط برقرار کردن با اسب و ارسال پیام های نادرست باعث میشود که اسب کاری که ما میخواهیم را انجام ندهد.

 ممکن است بپرسید این ضعف از کجا ناشی میشود؟ این ضعف میتواند از نشست نادرست سوارکار، اضطراب و مشغله فکری سوارکار، ضعف بدنی سوارکار و یا چیز دیگری ناشی شود.

در اکثر مواقع مشکل از سوارکار است و در این صورت استفاده از شلاق اشتباه است (چه برسد زدن با شلاق که در ادامه به آن هم خواهم پرداخت). در واقع شلاق وسیله ای ارتباطیست نه وسیله ای تنبیهی..

چند وقت است که دلم میخواهد در این مورد مطلبی بنویسم اما هیچوقت دقیقا نمیدانستم چی بنویسم… تا الان.

قبل از هرچیز باید بگم که شلاق وسیله ی بدی نیست، اگر وسیله ی بدی بود در کشور هایی که حیوانات حقوقی دارند استفاده از آن منع میشد. شلاق وسیله ی بسیار مفید و کارامدی در ارتباط سوارکار با اسب است، اما چیزی که متوجه آن نیستیم و چیزی که من را نگران میکند طریقه ی استفاده از آن است.

ابتدا بگذارید یک واقعیت را بیان کنم: در بسیاری از مواقع که اسب کاری را انجام نمیدهد، اشکال از سوارکار است نه از اسب. ضعف سوارکار در ارتباط برقرار کردن با اسب و ارسال پیام های نادرست باعث میشود که اسب کاری که ما میخواهیم را انجام ندهد. ممکن است بپرسید این ضعف از کجا ناشی میشود؟ این ضعف میتواند از نشست نادرست سوارکار، اضطراب و مشغله فکری سوارکار، ضعف بدنی سوارکار و یا چیز دیگری ناشی شود که راستش الان مورد بحث من نیست.

در اکثر مواقع مشکل از سوارکار است و در این صورت استفاده از شلاق اشتباه است (چه برسد زدن با شلاق که در ادامه به آن هم خواهم پرداخت). شلاق وسیله ای ارتباطیست نه وسیله ای تنبیهی. شلاق وسیله ای است که به اسب میفهماند “نه، این معنی پیامی که به تو دادم نیست”. شما میخواهید با اسبتان ارتباط برقرار کنید و برای شروع تنها از دو پیام “نه” با کمک شلاق و “اره” با کمک تشویق میتوانید استفاده کنید. نباید بی وقت و نا به جا از هیچکدام از این پیام ها استفاده کنید. تاکید میکنم: نباید. خیلی مهم است. حتی تشویق نا به جا هم مشکل آفرین میشود.

هنگامی که اشکال از سوارکار است، هنگامی که این سوارکار است که دارد پیام اشتباهی به اسب ارسال میکند، هنگامی که سوارکار با نشستش دارد به اسب فرمان یورتمه میدهد و با پایش فرمان چهارنعل، هنگامی که سوارکار با دستش به اسب فرمان ایست میدهد و با پایش به او فرمان یورتمه و از اسب شاکی میشود که چرا یورتمه نمیرود، و در مواقع بیشمار دیگری که سوارکار (و مربی) تقصیر ها را بر گردن اسب بیچاره می اندازند درحالی که این سوارکار است که اشکال دارد، استفاده از شلاق نه تنها فایده ای ندارد، بلکه باعث قاطی شدن پیام ها در ذهن اسب میشود.

آره، ممکن است بتوان با زدن اسب او را وادار به چهارنعل کرد، و احتمالا هم میتوان کرد، اما واقعا این کار چه فایده ای دارد؟ اولاً کسی که در کلاس اموزشی با زدن اسب او را چهارنعل میبرد، هیچ بهره ای از کلاس اموزشی نمیبرد و روش صحیح سوارکاری را یاد نمیگیرد. ثانیاً زدن اسب یک عمل کاملا غلط و اشتباه است، هم از لحاظ اخلاقی، و هم از لحاظ تربیت اسب. اسب ها هم درد شلاق را حس میکنند، ان ها هم از درد عذاب میکشند، آن ها هم از درد کشیدن متنفرند… وارد آوردن درد به یک موجود زنده آن هم بخاطر خواسته های خودخواهانه خودمان کاملا به دور از انسانیت است. ثالثاً استفاده ی نا به جا از شلاق موجب زده شدن اسب از سواری دادن، ترسو شدن، مضطرب شدن و گیج شدن اسب میشود و این باعث از بین رفتن ارتباط سوارکار با اسب میشود. چهارنعل رفتن با شلاق هیچ ارزشی ندارد، مهم نحوه ی چهارنعل رفتن است، مهم ظرافت کاری هاست، مهم کیفیت چهارنعل است، مهم ارتباط سوارکار با اسب است، مهم لذت بردن دو طرفه ی سوارکار و اسب است… ارزش هامون رو توی سوارکاری درست و با در نظر گرفتن اسبمان و خوشحالی او تعیین کنیم.

علاوه بر این ها، با استفاده ی نا به جا از شلاق اسب تعلیم و تربیت خود را از دست می دهد. وقتی با نشستتان پیام ایستادن به اسب ارسال میکنید و از او انتظار یورتمه دارید، و وقتی اسب یورتمه نمیرود از او شاکی میشوید و او را شلاق میزنید، او هرگز نمیفهمد چرا شلاق خورده است، زیرا از دید او (که کاملا درست هم هست) پیام شما که ایستادن بود را به درستی اجرا کرده بود اما شما او را تنبیه کردید و مورد ازار و اذیت قرار دادید، و این فقط باعث آشفتگی ذهن اسب میشود. به مرور زمان این اسب تمام دستور ها را در ذهنش قاطی میکند و گیج میشود، از سواری دادن زده میشود، ارتباطش با انسان ها ضعیف میشود و تبدیل به حیوانی ناراضی میشود.

اما در بعضی از مواقع واقعاً اشکال از اسب است. سوارکار تمام اصول را به درستی رعایت میکند و به اسب فرمان های صحیح میدهد اما اسب به فرمان های او واکنش مطلوب را (یا مطلقاً هیچ واکنشی را) نشان نمیدهد. در این مواقع و تنها در این مواقع استفاده از شلاق میتواند باعث تقویت ارتباط اسب با سوارکار شود. اگر تا به اینجا مطلب را به دقت خوانده باشید، شاید متوجه شده باشید که در حرف هایم همه جا گفته ام “استفاده از شلاق” در مواقع به جا در حالی که همواره با “شلاق زدن” مخالفت کردم.

حالا میرسیم به یکی از قسمت های مهم این مطلب: روش درست استفاده از شلاق چیست؟
برای چندمین بار تاکید میکنم زدن با شلاق همیشه، همواره و تحت هر شرایطی و در مورد هر اسبی اشتباه و یک عمل غیر انسانی محسوب میشه – بدون هیچ استثنائی. شلاق نباید ضربه ی شدید یا فشار زیادی به اسب وارد کند، شلاق نباید به روی اسب کوبیده شود طوری که صدایش تا توی اصطبل ها بپیچد، شلاق نباید اسب را بترساند. اگرچه بسیاری از افراد شاید بگویند به دلیل حساسیت کمتر و کلفتی پوست اسب نسبت به انسان، شلاق خوردن برای او دردناک نیست، اما این افراد یا اطلاعات نادرستی دارند یا سعی در توجیه عمل خود را دارند زیرا این مطلب کاملا نادرست است و اسب درد شلاق را کاملا حس میکند و اذیت میشود.

شلاق باید به ارامی به اسب ضربه وارد کند. بهترین نحوی که میتونم این رو توضیح بدم اینه: فرض کنید یکی از دوستانتون ایستاده و رویش به یک سمت دیگر است. برای جلب توجه او احتمالا با انگشتانتات ضربه ی ارامی به شانه ی او وارد میکنید، طریقه ی استفاده از شلاق نیز دقیقا همین طور است. شلاق باید ضربه ای خیلی ارام به اسب وارد کند در حدی که فقط توجه او را جلب کند و ییام “نه” را به او برساند – همین. در مسابقات درساژ اگر تماشا کرده باشید، حرکت شلاق آنچنان جزئی است که بسیاری از افراد حتی متوجه آن نمیشوند… منظورم این است که نباید با شلاق اسب را زد تا اسب پیام را بگیرد، بلکه باید با شلاق به آرامی به او تلنگری زد.

نکته ی دیگری که در استفاده از شلاق وجود دارد این است که باید از آن بلافاصله بعد از اینکه اسب عمل نادرستی انجام داد استفاده کرد، نه بعد از ۱۰ ثانیه یا بعد از تمرین. اسب تنها درصورتی که بلافاصله با شلاق به او پیام را برسانید متوجه اشتباه خود میشود – اگر با تاخیر از شلاق استفاده کنید، اسب نمیفهمد که به کدام کار او دارید “نه” میگویید.

یک نکته ی دیگر که بد نیست اشاره کنم این است که در کشور های پیشرفته روز به روز محبوبیت روش های تربیت به کمک تشویق و بدون تنبیه رو به افزایش است. در مورد این روش که به “روش کلیکری” معروف است در یک مطلب دیگر بعداً خواهم پرداخت.

آهنی های سنگین، مهمیز، شلاق و غیره هرکدام استفاده های خود را دارند و هیچکدام به منظور اذیت اسب ساخته نشده اند اما متاسفانه از تمامی این وسایل دارد به نادرستی استفاده میشود و باعث ازار و اذیت اسب های بدبخت میشوند. حتی یک جا دیدم که افراد نوشته بودن از زنجیر برای زدن اسب استفاده میکنند!!! تاسف میخورم برای اسب های زبان بسته…

درمورد آهنی لازم به ذکر است که استفاده از اهنی در بسیاری از کشور های پیشرفته به دلیل اذیت شدن اسب به شدت رو به کاهش است. هدف از تولید هیچ وسیله ای آزار و اذیت اسب نبوده و اگر اسب از سر اذیت شدن کاری انجام دهد استفاده از آن وسیله قطعا نادرست است.
متاسفانه حتی در مسابقات کشوری نیز استفاده ی نادرست و وحشیانه از شلاق بسیار رایجه و این مایه ی افسوسه. در کلاس های اموزشی هم خیلی از مربی های کارکشته و باتجربه به سوارکاران مبتدی دستور شلاق زدن اسب رو میدن به جای برطرف کردن اشکال سوارکار.

من تنها یک پیام دارم برای شما: با اسبتون مهربون باشید و اون رو اذیت نکنین. مهم نیست که مربی شما چقدر بهتون میگه اسب رو محکم بزنین… این کار رو انجام ندین. با انجام این کار نه تنها شما سوارکاری یاد نمیگیرید بلکه اسبتان هم رنج میبرد. شما این قدرت رو دارید که به اسبتان (یا اسب کلاس اموزشیتان) لذت سواری را بچشانید و یا او را از این کار زده کنید. میدونم که در بعضی مواقع بردبار بودن سخته، اما این یکی از ویژگی های سوارکاران موفقه، و چه کاری بهتر از سوارکاری برای تقویت بردباری؟
اسب ها موجودات زنده ان، ان ها هم احساسات دارن، میتونن بفهمن، رابطه برقرار کنن، شادی کنن، بازی کنن… ما اون هارو مهار کردیم و از محیط طبیعیشون جدا کردیم، و حالا وظیفه ی ماست که ازشون به درستی مراقبت کنیم. ما حق نداریم اون ها رو به هیچ طریقی، اون هم به خاطر خواسته های خودخواهانه خودمون، اذیت کنیم. شلاق زدن و اذیت کردن اسب واقعا کار شرم آوریه… به هر نحوی و دلیلی که باشه…

هدف هر سوارکاری باید تقویت رابطه اش با اسبش باشه – رابطه ی قوی با اسب کلید موفقیت در تمامی رشته های سوارکاری است. با مجبور کردن اسب به انجام کار ها، ایجاد ترس در اسب، تنبیه و کتک زدن اسب و … ایجاد رابطه ای قوی امری غیر ممکن است. مهم ترین عاملی که یک سوارکار خوب را از یک  سوارکار ناشی متمایز میکند، رابطه و نحوه ی برقرار کردن رابطه ی او با اسبش است، و منظور من از سوارکار خوب، سوارکاران مطرح در سطح جهانی است. هیچگاه نمیبینیم که سوارکاران خوب اسب خود را بزنند و یا اسب خود را بارها تغییر دهند. رابطه ی قوی با اسب.

مطلب طولانی ای بود، امیدوارم بتونه به شما و اسبتون کمک کنه و تصور بهتری از یک ارتباط درست و سالم بهتون بده. در آخر بگم که تصمیم های شما رو شما میگیرید، و این تصمیم هاتونه که شما رو برای دیگران، و برای خودتون، تعریف میکنه. پس دفعه ی بعدی ای که دارید صبرتون رو از دست میدید، به این فکر کنید که صبر شما و محبت و رابطتون با اسبتون، چیزیه که شما رو از سایر سوارکارها متمایز میکنه و راه پیشرفت رو براتون باز میکنه، و حتی اگه مربیتون بهتون دستور بده، درک شما بالاتر از چیزیه که بخواین به اسب زبان بستتون، دوستتون، حیوانی که مسئولیتش در دستان شماست، ظلم کنین.

سروش سریزدی
باشگاه سوارکاری سارینا

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید